ادبیات نظری و پیشینه تحقیقاتی تعاریف و استراتژی های سرمایه در گردش (فصل دوم)
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 96 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 47 |
ادبیات نظری و پیشینه تحقیقاتی تعاریف و استراتژی های سرمایه در گردش (فصل دوم)
تعداد صفحه : 43 در قالب ورد قابل ویرایش.
فهرست مطالب و بخشی از متن :
2-1 مقدمه. 16
2-2گفتار نخست: سرمایه درگردش.... 17
2-2-1تعاریف سرمایه درگردش.... 17
2-2-2ماهیت سرمایه درگردش.... 18
2-2-3استراتژی های سرمایه درگردش.... 18
2-2-3-1 استراتژی دارایی های جاری.. 19
2-2-4راهبردهای سرمایه درگردش.... 21
2-2-5 سیاست های مطلوب سرمایه درگردش.... 22
2-2-6 عوامل مؤثردرتعیین میزان سرمایه درگردش.... 23
2-2-7 فروش وسرمایه درگردش.... 26
2-3 گفتار دوم:مدیریت سرمایه درگردش.... 27
2-3-1اهمیت مدیریت سرمایه درگردش.... 27
2-3-2مدیریت سرمایه درگردش درمرحله عمل.. 28
2-4 گفتارسوم:متغیرهای سرمایه درگردش.... 29
2-4-1 دوره وصول مطالبات... 29
2-4-1-1اهداف استفاده از حساب های دریافتنی.. 32
2-4-2 دوره گردش موجودی ها 33
2-4-2-1انواع موجودی ها 34
2-4-2-2عوامل تعیین کننده میزان موجودی.. 35
2-4-3 چرخه تبدیل وجه نقد. 36
2-4-4 دوره پرداخت بدهی ها 39
فصل دوم
مروری بر ادبیات موضوع
2-1 مقدمه :
زمانی که شرکت به فعالیت های عملیاتی می پردازد، باید تعادل بین نقدینگی و سوددهی را حفظ کند. نقدینگی پیش شرطی است که تضمین می کند، شرکت قادر به برآورده کردن الزامات می باشد ودرواقع از یک جریان دائمی در زمینه ادامه کار فعالیت شرکت خبر می دهد. نقدینگی وسودآوری دو موضوع مهم مورد توجه خاص اندیشمندان ومجریان مدیریت مالی شرکت ها است. در تبیین جایگاه هرکدام گفته می شود که اگر شرکتی سودآور نباشد مریض است ولی اگرنقدینگی نداشته باشد در حال مرگ است. از نظر بسیاری از آکادمیسین ها دو بخش اصلی که می تواندمنجر به سوددهی شرکت ها شود یکی ساختار سرمایه ودیگری مدیریت سرمایه در گردش است که این دو مورد دربسیاری از موارد به منظور دستیابی به سود دستخوش تغییرات قرارگرفته است. به دلیل اهمیت تأثیر مدیریت سرمایه در گردش بر ریسک وسوددهی شرکت، ارزش شرکت از اهمیت ویژه ای برخوردار است (دیلوف،2003)[1].
اسمیت[2] معتقد است مدیریت سرمایه در گردش برسودآوری و ریسک شرکت ها و در نتیجه برارزش شرکت تأثیر وافری دارد. درواقع مدیریت سرمایه در گردش را می توان قدرت ایجاد تعادل بین سود و ریسک معنا کرد. چراکه تصمیم درباره افزایش سود شرکت منجر به افزایش ریسک و درمقابل تصمیم درباره کاهش ریسک منجر به کاهش سود شرکت می شود.
2-2گفتار نخست: سرمایه درگردش
2-2-1تعاریف سرمایه درگردش
توسعه فعالیت های تجاری، توسعه کمی وکیفی"مدیریت مالی" را درپی داشته و به طبع این مدیریت را پیچیده کرده است. تداوم فعالیت های بنگاه های اقتصادی تا میزان زیادی به مدیریت منابع کوتاه مدت آنها بستگی دارد؛ زیرا فعالیت های عملیاتی دردوره عادی معمولا سالانه، به سرمایه درگردش ومدیریت مطلوب آن بستگی دارد، به گونه ای که نتایج موردانتظارتحقق یابدو امکان تداوم فعالیت در دراز مدت فراهم شود. بنابراین مدیریت سرمایه درگردش از اقلام مهم دارایی های واحدها و بنگاه های اقتصادی تلقی می شود که درتصمیم های مالی، نقش برجسته ای دارد.
در متون حسابداری سرمایه در گردش بدین شکل تعریف شده است که برابر تفاوت دارایی های جاری و بدهی های جاری است و بیانگر میزان سرمایه گذاری شرکت دروجه نقد، اوراق بهادارقابل فروش، حساب های دریافتنی تجاری و موجودی مواد وکالا منهای بدهی های جاری است. برخی از نویسندگان، سرمایه درگردش را بوسیله مجموع دارایی ها و بدهی های جاری معنی می کنندو اختلاف آنها را به عنوان سرمایه درگردش خالص بیان می کنند. به عبارت دیگر، سرمایه درگردش خالص، معرف آن بخش از دارایی های جاری است که بربدهی های جاری فزونی دارد و از طریق دریافت وام بلند مدت و حقوق صاحبان سرمایه ، پشتیبانی شده است(جان نثاری، 1391، ص4).
2-2-2ماهیت سرمایه درگردش
سرمایه در گردش شرکت ، مجموعه مبالغى است که در دارائىهاى جارى سرمایهگذارى مىشود. اگر بدهىهاى جارى از دارائىهاى جارى شرکت کسر گردد سرمایه در گردش خالص بهدست مىآید. مدیریت سرمایه در گردش عبارت است از تعیین حجم و ترکیب منابع و مصارف سرمایه در گردش به نحوى که ثروت سهامداران افزایش یابد) تروئل و سولانو، 2006،ص7. [3](
2-2-3استراتژی های سرمایه درگردش
شرکت ها میتوانند با بکارگیری استراتژی مختلف در رابطه با مدیریت سرمایه در گردش، میزان نقدینگی شرکت را تحت تأثیر قراردهد. این سیاست ها را میزان مخاطره و بازده آنها مشخص مینماید. مدیران سرمایه در گردش به دو دسته تقسیم میشوند: مدیران محافظه کار، مدیران متهور(جسور).(دلف و مارک، 2005،ص[4]578)
سیاست محافظه کارانه در مدیریت سرمایه در گردش باعث خواهد شد که قدرت نقدینگی بیش از حد بالا برود. در اجراء آن سعی می شود که مخاطره ناشی از ناتوانی بازپرداخت بدهی های سررسید شده به پایین ترین حد ممکن برسد. مدیر، در ایـــن روش، می کوشــــد تا مــــقدار زیادی داراییجاری (که نرخ بازده آنها پایین است) نگهداری نماید. از این رو، شرکت هایی که چنین روشی را پیش میگیرند به اصطلاح دارای بازده و مخاطره [5] اندک خواهند بود.
مدیریت سرمایه در گردش با سیاست جسورانه میکوشد تا با داشتن کمترین میزان دارایی های جاری، از بدهی های جاری بیشترین استفاده را ببرد و شرکت را بدین گونه اداره نماید. در اجرای این روش، مخاطره نقدینگی بسیار بالا خواهد رفت و شرکتی که این عمل را به اجرا درآورد، بارها در وضعیتی قرار می گیرد که نمی تواند بدهی های سر رسید شده خود را بپردازد. از سوی دیگر، چون حجم دارایی های جاری به پایین ترین حد می رسد، نرخ بازده سرمایهگذاری بسیار بالا می رود. شرکت هایی که این روش را در پیش می گیرند، مخاطره بالایی را میپذیرند و نرخ بازدهی آنها بالا
[1] - Diloof2003،
[2] -Esmit
[3] - Teruel&Solano2006،
[4] -Deloof&Mark2005،
[5]- Return & Risk