اسفندونه,پیشینه تحقیق,دانلود پرسشنامه,پاورپوینت درسی

اسفندونه,پیشینه تحقیق,دانلود پرسشنامه,پاورپوینت درسی, خرید ساعت مچی , خرید لوازم آشپزخانه, خرید کفش , تخفیف های دیجی کالا , تخفیف خرید کیف و کفش و مد و پوشاک

اسفندونه,پیشینه تحقیق,دانلود پرسشنامه,پاورپوینت درسی

اسفندونه,پیشینه تحقیق,دانلود پرسشنامه,پاورپوینت درسی, خرید ساعت مچی , خرید لوازم آشپزخانه, خرید کفش , تخفیف های دیجی کالا , تخفیف خرید کیف و کفش و مد و پوشاک

دانلود معماری تماشاخانه و شیوه اجرا در تئاتر یونان باستان 13 ص

معماری تماشاخانه و شیوة اجرا در تئاتر یونان باستان
دسته بندی معماری
فرمت فایل doc
حجم فایل 31 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 13
معماری تماشاخانه و شیوه اجرا در تئاتر یونان باستان 13 ص

فروشنده فایل

کد کاربری 7612

معماری تماشاخانه و شیوة اجرا در تئاتر یونان باستان

معماری تئاتر

مکان اجرای تئایردر یونان معمولاً وابسته به حریم خدایان بود. پیش از برپاییهای مسابقات دراماتیک مکانهایی از این نوع فراوان بودند. محققان معتقدند فضاهای تئاتری اولیه در سرزمین یونان چهارگوش یا مستطیل شکل بوده اند. منشأ شکل ساختمان تئاتر هرچه باشد، تئاتر یونان در سده‌ی پنجم اصولاً دایره‌ای شکل بوده است. از طرفی با آنکه تئاترهای دیگری نیز در یونان وجود داشتند، مورخان تنها به تئاتر دیونوسوس توجه نشان داده اند چرا که کلیه‌ی نمایشنامه‌های موجود یونانی در آنجا اجرا شده اند.

قدیمیترین مشخصه‌ی تئاتر دیونوسوس وجود ارکسترا (یا محل رقص) بود در اصل ساختمان تئاتر را احتمالاً در دامنه‌ی تپه می‌ساختند، زیرا تماشاگران می توانستند روی تپه‌ها بنشینند یا بایستند و نمایشهای همسرایی را که قدیمیتر از تراژدی بودند تماشا کنند. در سده‌ی ششم گاه یک تراس در پای تپه می ساختند و در آن یک ارکسترای گرد به قطر 22 متر، در جانب محل تماشاگران قرار می‌دادند و یک قربانگاه به نام تیمل در مرکز این دایره قرار می‌گرفت. با استثناهای ناچیزی ارکسترا تا دوران مسیحیت بدون تغییر ماند.

منشأ ساختن صحنه، یا اسکین احتمالاً به بعد از رواج ارکسترا می‌رسد از آنجا که اسکین به معنای «کلبه» یا «چادر» است ساختمان صحنه احتمالاً ازساختمان رختکنهای موقتی ناشی شده است و بعدها توسط نویسنده‌ی خلاقی جزء صحنه گردیده است.

تغییر اساسی در تئاتر دیونوسوس هنگامی رخ داد که پریکلس بنای اُدئون (یا تالار موسیقی) را در سال 440 در جوار آن ساخت. در این زمان به جای دیوار منحنی تراس در ارکسترا دیوار راستی قرار داده شد در طرف داخل دیوار، رو به تماشاگران، ده شیار بر روی دیوار تعبیه شد. اکثر مورخان معتقدند تعبیه‌ی این شیارها برای آن بود تا بتوان تیرهایی را که اتاق صحنه بر آن سوار می شد در آنها جاسازی کرد. علاوه بر آن، یک برآمدگی سنگی یا تراس از دیوار به طرف ارکسترا کار گذاشتند که کاربرد آن برای ما روشن نیست، اما می توان حدس زد که این برآمدگی پایه ای بوده تا دستگاههای متعلق به صحنه‌ی تئاتر را بر آن استوار کنند. این بناهای ناقص تنها مدارکی هستند که از ساختمان تئاتر در سده‌ی پنجم به دست آمده است.

وسایل مورد نیاز در نمایشنامه‌های موجود بسیار ساده است: یک یا چند در که به طرف محل بازی گشوده می‌شد، و یک سطح ایوان مانند بر روی سقف، یا سکویی در طبقه‌ی دوم که برای ظهور خدایان یا نمایش نقاط مرتفع مثل کوه به کار می رفت.

آیا پس زمینه‌ی همه‌ی صحنه ‌های نمایش همان نمای خارجی سنتی ساختمان صحنه بوده یا دکورهای دیگری نیز برای صحنه های مشخص تر ساخته می‌شد؟ در پاسخ آنچه اهمیت دارد آن است که بین دکورسازی قبل و بعد از زمانی که ساختمان صحنه بوجود آمد تمایز قایل شویم، زیرا احتمالاً هنگامی که اسکین پس زمینه‌ی صحنه‌ی نمایش شد وضع دکورسازی عوض شد.

معمولاً چنین فرض می شود که پس از 458 پیش از میلاد، همه‌ی نمایشها، اسکین را به عنوان پس زمینه‌ی صحنه مورد استفاده قرار دادند. اسکین به سادگی می تواند نیازهای همه‌ی نمایشنامه‌های موجود را برآورد زیرا اکثر نمایشنامه‌ها در مقابل یک معبد، یک قصر، یا انواع دیگر بناها اتفاق می‌افتند. اما اینجا سؤال دیگری پیش می‌آید که نمایشنامه‌هایی که در مقابل غارها، یا در بیشه‌زارها یا در اردوگاههای نظامی اتفاق می‌افتند چگونه صحنه‌ای داشته اند؟ برای پاسخ به این سؤال مورخان و محققین پاسخهای متفاوتی داده اند که عبارتند از:

1- برخی مورخان اصرار دارند که چند دکور پیش ساخته وثابت وجود داشته که امکانات اجرای همه‌ی نمایشنامه‌ها را در آنها فراهم کرده بودند.

2- عده‌ای دیگر معتقدند که چندین وسیله‌ای نمادین (از جمله سپر برای اردوگاه نظامی، صدف و صخره برای صحنه‌های کنار دریا، و یک درخت به جای بیشه‌زار) به صحنه‌های ساده و قراردادی افزوده می‌شدند.

3- پاره‌ای از محققین نیز بر این باورند که اصولاً گفتارهای متن نکات لازم و فضای مناسب صحنه را تشریح می کرد ومحوطه‌ی جلوی اسکین به عنوان پس زمینه‌ای قراردادی در همه نمایشنامه‌ها به کار می‌رفت.

این جدلها، با نظر دیگری پیوند می‌خورند که به وجودصحنه‌های نقاشی شده اعتقاد دارد. ارسطو امتیاز بدعت رنگ‌آمیزی صحنه را از آن سوفوکل می داند. اما ویتروویوس می گوید صحنه آرایی در زمان اشیل ابداع شد. برای آشتی دادن این دونظر مخالف، محققان آغاز رنگ‌آمیزی صحنه را بین سالهای 468 و 456پیش ازمیلاد جای می‌دهند.

موضوع صحنه آرائی به صورت تقلید از واقعیت در مقابل صحنه‌های قراردادی، مبحث مهمی است زیرا اگر تقلید از واقعیت یا توهم سازی مورد نظر آنان بوده باشد، وجود تنها یک پس زمینه کافی نبوده است تا نیازهای مختلف همه‌ی نمایشها را بدون تغییرات اساسی برآورد، در نتیجه کسانی که طرفدار این عقیده‌اند ناچار خواهند شد بپذیرند که اسکینها از انعطاف کافی برخوردار بوده‌اند. در این مورد دوشیوه پیشنهاد شده است:

الف) پیناکِس یا دیواره های رنگ شده.

ب) پریاکتوا یا منشورهای مثلثی که روی هر یک از وجوه آن منظره‌ی متفاوتی نقاشی شده است.

پیناکِس را میتوان در صحنه کار گذاشت و برحسب نیاز نقش آن را تغییر داد در دوره‌های بعد پریاکتوا را بر محوری گردان نصب کرده و بنا به مقتضیات وجوه مختلف آن را در مقابل تماشاگر قرار می‌دادند.

داستان اکثر تراژدیهای یونانی در مکانی واحد اتفاق می افتد، اما نمایشنامه‌ای که بلافاصله پس از نمایشنامه‌ی قبلی اجرا می‌شد اغلب مکان یا صحنه‌ی دیگری را طلب می‌کرد. لذا هر گاه که تغییر صحنه لازم می‌آمد در فاصله‌ی اجرای دو نمایش این تغییرات اعمال می‌گردید.

اما سؤال دیگری در اینجا پیش می آید که در بعضی از تراژدیها و بسیاری از کمدیها درخود نمایش تغییر صحنه لازم می‌آید. تغییر صحنه در این نمایشها چگونه بوده است ؟

در جواب این سؤال علاوه بر احتمالاتی که تاکنون بر شمردیم (پیناکِس و پریاکتوا) مورخان و محققین در پاسخ امکانات زیر را مطرح کرده اند:

الف) گاه بازیگران و همسرایان صحنه را ترک می‌کردند و دوباره به صحنه باز می‌گشتند و این عمل به تغییر مکان بازی تعبیر می‌شد.

ب) دربعضی از نمایشهای کمدی یک گردش بازیگران به دور ارکسترا، به طور قراردادی، به معنای تغییر مکان محسوب می‌گردید.

ج) همچنین به نظر می‌رسد در کمدی، درهای مخصوص یا قسمتهایی از اسکین به عنوان مکانهایی کاملاً متفاوت گرفته می‌شدند و این قرارداد احتمالاً در تراژدی هم پذیرفته شده بود.

صحنه‌های قراردادی رواج بیشتری از صحنه‌ی واقع‌گرایانه داشته است.

کسانی که منکر وجود صحنه‌اند بر این باورند که:


دانلود معماری یونان در دوره ی کلاسیک 28 ص

معماری یونان در دوره ی کلاسیک
دسته بندی معماری
فرمت فایل doc
حجم فایل 36 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 28
معماری یونان در دوره ی کلاسیک 28 ص

فروشنده فایل

کد کاربری 7612

معماری یونان در دوره ی کلاسیک

معماری دوره کلاسیک: این عصر دوران ثبات و شکوفائی تمدن و هنر یونان است. قرن پنجم

و چهارم را باید بهترین ایام تحول و تکامل معماری یونان به شمار آورد. این دوره با

عظمت، پس از پیروزیهای درخشانی آغاز، و با اقدامات کشور گشایانه ی اسکندر مقدونی

پایان پذیرفت. این فصل از حیات یونان نتیجه و مولود دوران باستانی و مقدمه دوران

هلنیستی بوده است. دوران کهن با آن که دوران کار و ابتکار محسوب می شد، ولی آثار

جوانی و ناآزمودگی از آن هویدا بود و در دوران هلنی که از لحاظ انتشار تمدن در دنیا

اهمیت شایانی یافت. علائم پیری و مهجوری در آن به چشم می خورد. در صورتی که در

فاصله میان این دو دوره یعنی در دوره یونان کلاسیک جز موازنه . اعتدال و هماهنگی

چیزی دیده نمی شود.

هنر دوره کلاسیک که چکیده تاثیرات اجتماعی و مذهبی یک ملت است در نهایت کمال و

پختگی عرضه شده در هنرهای باستانی جای ویژه ای را به خود اختصاص داده است.

یونانیان موفقیت و پیروزیهای خود را در جنگها مرهون خدایآن می دانستند و همین مسئله

درهنر و معماری سرزمین شان کاملاً محسوس است.

در عصر کلاسیک با اینکه پس از جنگلهای ایران و یونان فترتی در هنرها حاصل شده بود

اما با عبور از مرحله گذرا یونانیان در جوانب مختلف هنر به ویژه در معماری و پیکر

تراشی فعالیتهای چشمگیری را آغاز کردند. هنرمندان این عصر پدید آورندگان آثاری شدند

که نه پیش از آن و نه در عصر هلنی به آن دست یافته بودند. مرکز فعالیتهای هنری این

دوره در شهر آتن بوده است . آتنیها که گرد آوری تکه سنگهای پراکنده آکروپلیس آتن را

پس از ویرانی شهر در سال 480 ق . م کسر شاءن خود می دانستند ، به رهبری پریکلس نیرو

و استقلال جدیدشان را با باز سازی کامل آکروپلیس که در واقع یکی از بزرگترین پروژه

های ساختمانی جهان باستان تا پیش از روزگار رومیان بود، به جهانیان نشان دادند

پلوتارک یکی از مورخین یونانی در 500 سال پس از باز سازی آکروپلیس می نویسد:

«کارهای پرویکلس مخصوصاً از این لحاظ ستودنی اند که شتابان ساخته شده اند، برای

آنکه قدرتهای جدید دوام بیاورند زیرا هر کار خاصی که او انجام می داد بی رنگ حتی در

آن زمان که تازگی داشته عنوان کاری باستانی شناخته می شد و دلیلش زیبایی و ظرافت آن

کار بود و با این حال کار مزبور از لحاظ نیرو و تازگیش، امروز نیز چنین است. که

گوئی تازه انجام شده است. در آن کارها گونه ای شکفتگی و تازگی وجود دارد که غبار

گذشت زمان را از چهره شان می زداید.»

پیکر تراشی: در دوره ی کلاسیک به ویژه در قرن پنجم در پیکر سازی سه شیوه و سبک هنری

پدیدار شد:

الف) شیوه هنر جدی (480 - 490 ق م)

ب) شیوه ی هنری تکامل یافته (430 - 460 ق م)

ج) شیوه ی هنری فوق العاده (400 - 430 ق م)

از دست آوردهای هنر پیکر سازی این دوره می توان از متوپهای حجاری شده و پر تحرک

معبد زئوس در المپیا و معبد پارتنون در آتن و بناهای یادبود «گول باشی» در ترکیه

امروز یاد کرد. به همین دلیل است که عصر کلاسیک را دوره پیکر سازی و معماری دانسته

اند. هر چند که تمامی این پیشرفتهای چشمگیر بی تاثیر از مسائل سیاسی، اجتماعی ،

اقتصادی و مذهبی جامعه یونان نبوده است. نقش مذهب و رابطه آن با هنر در این دوره

تضعیف می گردد و آثار دنیوی در مقابل آثار مذهبی افزایش می یابد. اما مذهب به حیاتش

ادامه می دهد. هر چند که هنر دیگر خدمتگزارش نیست.

معماری: معماری دوره کلاسیک به رهبری و پشتیبانی فیدیاس معمار و پیکر تراشی که در

دولت یونان مقام وزیر هنر را داشت، به اوج و رونق خود رسید . با اینکه درباره

معماری این دوره نوشته ها بسیار است، ولی باید به چند بنای مهم اشاره کرد. شهر

آکروپل یا ارگ آتن که بر روی تپه ای ساخته شده از اقدامات بزرگ معماری این معماری

است.

معبد «پارتنون» به سرپرستی «فیدیاس» و دو معمار دیگر معبد الهه «آتنا» و معبد

«ارختئوم» و چند بنای دیگر هم بر بلندای آکروپل ساخته شده اند.

معماری این دوره از جنبه های فنی پیشرفتهای شایانی کرد. سنگهای مورد استفاده

دیوارها به طور کامل تراش خورده و با بستهای فلزی با دقت بسیار نسبت به دوره کهن در

کنار هم قرار گرفتند نصب سفالهای بامپوش نیز بر همین منوال پیشرفت نمود. ساختمان

معابد دارای پلان سه بخشی بود که مشتمل بود بر 1 رواق ورودی (پیشخان) 2 - تالار

(اتاق) قرار گاه پیکره الهه 3 - پستو برای نگهداری نذورات.

پلان اصلی بناها چهار گوش بود، به جز چند پرستشگاه که با نقشه مدور ایجاد شده و دور

ستونی بودند که بهترین نمونه این گونه بناها معبد «تولوس» است که در شهر دلفی قرار

دارد.

به جز معابد و ساختمانهای رسمی در این دوره شهر سازی نیز پیشرفت نمود و انواع

بناهای عمومی مانند : تالارهای اجتماعات به شکل آمفی تئاتر گذرگاههای سر پوشیده و

ستونهای یادبود در خیابانها ، ورزشگاه و باشگاههای پرورش اندام پهلوانان ، میدانهای

دو و اسب سواری با ردیف جایگاه های پلکانی برای تماشاگران که این گونه آمفی

تئاترهای سر گشاده بر شیب تپه و گرداگرد میدان ورزش ساخته می شد.

آکروپلیس: یکی از مجموعه بناهای باشکوه یونان در عصر کلاسیک آکروپلیس در شهر

آتن است. این مجموعه به رهبری «پریکلس» در اواخر قرن پنجم ق م یعنی هنگامی که آتن

به دوره قدرت رسیده بود احیا گردید بزرگترین کاری بود که در تاریخ معماری یونان پدید

آمد و موجب آن شد که عالیترین یادگاری از دوران اعتلای هنر بر جای بماند. همه

بناهای آکروپلیس، هنر معماری دوره ی کلاسیک یونان را در آن هنگام که به کمال رشد

خود رسید بود به منصه ی ظهور رسانده است . این مجموعه شامل بناهای : معبد پارتنون؛

دروازه «پروپالایا»، معبد ارختئوم، معبد آرتمیس، معبد الهه ی پیروزی «نیکه» ،

نگارخانه «کالکوئیکی» محل پیکره ی «آتناپروماخوس» ، محل معبد قدیمی آتنا، و چند

بنای کوچک است.

معبد پارتنون: مهمترین بنای مجموعه آکروپلیس معبد پارتنون است. این بنا درعصر

کلاسیک ساخته شده است. و برای الهه آتنا (خدای پیروزی) که به افتخار او «آتن» هم از

او نام گرفته ایجاد شده است. بنا بر روی بلندترین نقطه تپه آکروپلیس و مشرف بر

سراسر شهر آتن و نواحی اطراف آن بنا شده است. سنگ مرمر سفید مصالح عمده ی بناست.

ساختمان به شیوه ی دوریک ساخته شده است.

معمارانی چون «کالیمراتیس» و «ایکتینوس» در ساختمان آن نقش اصلی را داشته اند. و

در فاصله سالهای 432 - 448 ق م ساخته شده است. بنا دور ستونی است در ایوان جنوبی

معبد پارتنون بر خلاف پرستشگاههای دیگر، به جای شش ستون از هشت ستون (سبک

هشت ستونی)

و برای طول آن هفده ستون در نظر گرفته شده است. طول و عرض آن 31 * 70 متر و

ارتفاع آن

72/13متر که ارتفاع هر ستون 43/10 متر است یادآوری این نکته ضروری است که در

این بنا دو شیوه دوریک و ایونیک با هم تلفیق شده اند و در ایجاد نقوش برجسته در چهار

گوشیهای تزئینی و سنتوریهای معبد نهایت دقت را به کار برده اند ، این نقوش دارای

موضوعات مختلفی هستند.

فضای داخلی پارتئون دارای دو بخش جداگانه است. فضای کوچکتر

(اتاق باکره یا پارتئون ) با پلانی تقریباً مربع شکل و فضای بزرگتر (مقصوره) با پلان

مستطیل شکل که مجسمه الهه ی آتنا پارتنوس در آن قرار داشته است که مقصوره ی

مستطیل شکل را به سه راهرو تقسیم کرده اند . ردیف ستونهای دوریک در مقصوره به

صورت ستونهای دوتایی بر روی هم قرار گرفته اند و به عنوان ستونهای نگهدارنده سقف

بکار گرفته شده اند در حالی که ستونهای نگهدارنده بخش اتاق باکره به شیوه ایونیک است.

ستونهای دوریک درنمای معبد نهایت تناسبات این شیوه را داراست. یعنی ارتفاع هر یک از

آنها شش برابر قطر پایه شان است. تعداد خطوط مستقیم بسیار اندک در نمای معبد پراتنون

حائز اهمیت و دقت است. ستونهای آن انحنای ملایمی به دورن دارند و فاصله های میان آنها

یکسان نیست، این فاصله ها در گوشه های معبد کمتر می شوند.

همچنی« ستونهای کناری دارای ضخامت بیشتر هستد. علت این امر جلوگیری از خطای دید

است. زیرا ضخامت بیشتر ستونهای کناری از تغییر شکل یافتن آنها در اثر خطای دید

جلوگیری می کند. شاید دلیل این ضخامت در گوشه ها برای بیان قدرت تحمل آنها در برابر

بار سنگین است و این کار نه به خاطر عملکرد ساختمانی، بلکه بیشتر برای بیان سمبلیک

به کار گرفته شده است.

دروازه ی پروپالایا: بنا مدخل ورودی آکروپلیس است . بنا به قولی ساختن آن پنج

سال طول کشیده است و هیچ گاه تکمیل نشده و به وسیله «منسیلکس» معمار ساخته شده و

در طرفین آن کتابخانه و نخستین تالار نقاشی ایجاد شده بوده است.

معبد آتنا (آلهه پیروزی) : در کنار سر در ورودی قرار دارد. این پرستشگاه نخستین

و کهن ترین نمونه از شیوه ی معماری ایونیک است که توسط یونانیها ساخته شده ، هر چند

که پیش از این معبد چند نمونه در دلفی و المپیا ساخته شده بودند و لیکن ساخت آنها

توسط جزیره نشینان در دریای اژه بوده است. پس از فتح جزایر توسط آتنی ها بود، که

عناصر معماری شرق یونان به سرزمین اصلی یونان گسترش یافت.

معبد ارختئوم: این بنا از نظر پلان با تمامی معابد یونانی متفاوت است و به نظر

بسیاری از پژوهندگان هنر در میان سایر آثار معماری یونان شاخص تر است. و بر همین

اساس دارای ویژگیهای خاص است و شاید علت آن هم ناهمواری زمین زیر بنای آن و یا

عملکرد چندگانه این معبد بوده است.

احتمالاً این ساختمان بر اساس نقشه پیشه بینی شده ساخته نشده است. به نظر می رسد که

در نقشه اصلی قرار بر این بوده که رواقهای کناری (شمالی و جنوبی) در مرکز دیوارهای

ساده و طولانی معبد اصلی قرار بگیرند تا تزئینات خود را به نمایش گذاشته و از خشکی

این دیوارها بکاهند.

معبد به شیوه ی ایونیک ساخته شده و رواق جنوبی آن بر روی ستون پیکره ها استوار

است .

این ستونها از استحکام کافی به عنوان ستون و در عین حال انعطاف لازم برای نشان

دادن اندام انسان برخوردارند. این ستون پیکره ها با پوشاکهای چین دار شان، طوری

قرار گرفته و ایستاده اند که سنگینی بار ساختمان را بر روی پاهایشان به خوبی القا

می کنند پائی که زیر بار نیست از زانو خم شده، برعکس پای دیگر عمودی است نکته جالب

این است که در این ستون پیکره ها ، علیرغم تحمل بار یعنی بار بر بودنشان تغییر در

حالت تعادل آنها در غالب اندام انسان پدیده نیامده است. بنابراین احتمالاً ستون

پیکره ها، نمادهایی از شش ندیمه های الهه بوده اند. ارختئوم در محل قدیمی برگزاری

نبرد تن به تن بین «پوسیدون» و آتنا برای مسلط شدن بر شهر آتن ، یعنی موضوع

مجموعه تندسیهای سنتوری غربی پرتنون ساخته شده است.

بر گرفته شده از کتاب: آشنایی با معماری جهان اثر محمد ابراهیم زارعی

معماری اسلامی

ظهور اسلام در آغاز قرن هفتم میلادی بنیاد بسیاری از کشورهای کهن و متمدن آن زمان

را دگرگون ساخت و قدرت و نفوذ آن در ترکستان غربی و پنجاب از یک طرف و اسپانیا از

طرف دیگر گسترش یافت. به این ترتیب با پیدایش تغیرات اساسی در سرزمینهای مذکور,

هنر وتمدن کهن آسیا, شمال افریقا و حتی بخشی از اروپا دگرگون شد

و شالوده هنر های اسلامی که ترکیبی از هنر حکومتهای مغلوب (مانند ساسانیان و حکومت

بیزانس) با فرهنگ اسلامی بود شکل گرفت.

تشکل هنر اسلامی تقریباً, با روی کار آمدن سلسله اموی در سال 41 هجری مصادف بود و

این امر با انتقال مرکز خلافت از مدینه به دمشق بی ارتباط نبود. تغییرمرکز حکومت,

مسلمانان را مستقیماً با هنربیگانه یعنی هنر ایران و روم آشنا کرد و از همین زمان بود که

هنر دوره بنی امیه, که التقاطی از هنر سرزمینهای همجوار بود, راه تازه ای در پیش گرفت.

در دوره امویان در زمینه احداث بناها ی مذهبی و غیر مذهبی فعالیت قابل

توجهی صورت گرفت؛ از جمله می توان به بناهای قبه الصخره, مسجد جامع دمشق,

قصرالعمره و بالاخره کاخ المشتی اشاره کرد که از شاهکارهای معماری اوایل اسلام به

حساب می آیند. این بناها تزیینات بسیار زیبایی همچون نقاشی, حجاری, موزاییک و گچبری

دارند.

در 133 هجری قمری با آغاز حکومت عباسیان در عراق ـ پایتخت سابق ساسانیان ـ یک

شیوه هنری کاملاً ایرانی به وجود آمد و هنرهای مختلف این عصر با الهام از عناصر دوره

ساسانیان شکل تازه ای به خود گرفت.

ایجاد شهر دایره ای شکل بغداد و مسجد سامره را می توان الهام گرفته از معماری شهر

هاترا و معماری ساسانی دانست. در همین زمان سلسله های مستقل و ملی مانند

طاهریان, صفاریان, سامانیان در ایران تأسیس گردید که در آفرینش هنرهای مختلف مانند

سفال سازی, معماری و تزئینات آن درخشش تازه ای یافت؛ به نحوی که در دوره های بعد

هنرمندان از آنها الهام گرفتند.

در نیمه اول قرن پنجم هجری در شرق ایران حکومت جدیدی به نام سلجوقیان روی کار آمد

که حدود 150 سال دوام یافت. این دوره یکی از درخشانترین دوره های ابداع و توسعه

صنایع و هنرهای مختلف اسلامی است. در این دوره معماری و هنرهای وابسته به آن مانند

آجرکاری و گچبری نیز با الهام ا زمعماری عصر پیش از اسلام به شکوفایی رسید.

در اوایل قرن هفتم هجری, هجوم مغولان, بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله ایران را به

ویرانی کشید, ولی دیری نگذشت که مغولان فرهنگ و سنن ممل مغلوب را پذیرفتند و حتی

حامی هنر و هنرمندان اسلامی شدند.


دانلود معماری یونان باستان 108 ص

معماری یونان باستان 108 ص
دسته بندی معماری
فرمت فایل doc
حجم فایل 1701 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 117
معماری یونان باستان 108 ص

فروشنده فایل

کد کاربری 7612

تحقیق معماری یونان باستان

نام و شهرت خدایان یونانی مذهب یونانی ها یک پدیده طبیعی گسترش یافته بود.خدایان یونانی ها شخصیت یافته یک عنصر ویژه بودند یا به عنوان قهرمان شناخته شده بودند و هر شهر یا منطقه اولویت ها، مراسم و سنت‌های خود را داشت.هیچ مقام کشیشی در آن دوره رایج نبود و کشیش ها عضای یک طبقه انتصاری نبودند ولی زندگی معمولی اجتماع را هدایت می کردند.اسامی خدایان اصلی یونان و آنچه بدان مشهورند به شرح زیر است:

زئوس(zeus)- عالی ترین خدایان و فرمانروای آسمان ها

هرا(Hera)- همسر زئوس، خدای ازدواج

آپولو(Apollo)- خدای قانون و منطق ، هنر و موسیقی و شعر سرایی ، یابنده شهرها

آتنا(Athena)- خدای فرزانگی و آموزش

پوسیدون(Poseidon)- خدای دریا

دیونوسوس(Dionysus)- خدای شراب ، جشن و خوشگذرانی

دیمیتر(Demeter)- خدای زمین و کشاورزی

آرتمیس(Artemis)- خدای شکار

هرمس(Hermes)- پیام رسان خدایان

آفرودیت(Aphrodite)- خدای بازرگانی

هفاستوس(Hephaestus)- خدای آتش، شعله و خداوند جعلی صنایع دستی

آرس(Ares)- خدای جنگ

هادس(Hades)- خدای زیر زمین

خدای زئوس ، پوسیدون و هادس به عنوان «بزرگ‌ترین سه خدا» نیز شناخته می شدند زیرا از همه قدرتمندتر بودند.همچنین هراکلس یا هرکول Heracles) یا (Hercules خدای قدرت و زور بازو یا خدای جمع محسوب می شد.

معماری عمومی یونان

معبد رایجترین و بهترین نوع شناخته شده معماری عمومی یونان است و معبد عملکرد یکسانی مانند کلیسای مدرن نداشت.زیرا منبر زیذ آسمان باز در اراضی شهری یا در معبدی مقدس و قبل از معبد قرار می گرفت.معابد به عنوان ذخیره کنجینه‌های مربوط به آیین چند خدایی قرار می گرفت.معابد به عنوان ذخیره گنجینه‌های مربوط به آیین چند خدایی قرار می گرفت یا به عنوان مکان باستان بت ها بود ولی از زمان فیدیاس (Pheidias) به یک کار هنری بزرگ تبدیل شد.معبد جایی برای زاهدان خدا بود و در آنجا مجسمه ها ، کلاه خودها و اشلحه خو را به عنون صدقه رها می کردند.فضای داخل معبد یا سلا (cella) به عنوان جا خزینه قرار می گرفت و معمولاً یک ردیف دیگر از ستون داشت.

از دیگر فرم‌های به کار رفته توسط یونانی ها تولوس (Tholos) یا معبد دوار است که بهترین نمونه آن تولوس تئودوریوس(Teodorios) در شهر دلفی است که برای پرستش آتنا (خدای فرزانگی و آموزش) اختصاص داده شده است؛ پروپولیا (propylon) که به منزله ورودی جایگاه‌های مقدس است.( که بهترین نمونه آن پروپولیا آکروپولیس آتن است.)؛ خانه‌های فواره ای که در آن زنان کوزه‌های خ.د را از یک فواره عمومی پر می کردند؛ و استوا (stoa) که یک فضای بلند و کشیده و یک ردیف ستون در یک سمت استکه این ردیف به عنوان مغازه در مراکز تجاری شهر‌های یونانی بکار گرفته می شد.نمونه کامل یک استوا، استوای آتولوس در آتن وجود دارد.شهرهای یونانی با اندازه‌های قابل توجه یک ژیمناسیوم (gymnasium) یا پالاسترا ( palaestra)داشتند که یک مرکز اجتماعی برای شهروندان مرد بود.این فضاهای محصور شده به آسمان باز می شدند و فضایی برای مسابقات قهرمانی و ورزش بودند.شهرهای یونانی همچنین نیاز به یک بولتریون (bouleterion) یا اتاق شورا بود؛ ساختمان بلند که به‌عنوان دادگاه ومکانی برای اجتماع شورای شورای شهر استفاده می شد، زیرا یونانی ها از تاق و گنبد استفاده نمی کردند زیرا نمی توانستند با این روش ساختمان هایی با فصضاها و دهنه‌های باز بسازندو بولترین ها ردیف هایی از ستون‌های داخلی بود که سقف را نگه می داشتند.هیچ نمونه ای از این ساختمان ها بر جا نمانده است.بالاخره، هر شهر یونانی یک (theatre) داشت که هم برای اجتماع‌های عمومی و هم اجراهای دراماتیک استفاده می شد.این نمایش ها از مراسم مذهبی ریشه می گرفتند و آنها تا قرن 6 ق .م مجسمه‌های کلاسیک خود را بهترین نوع فرهنگ یونانی می پنداشتند.تئاترها عموماً در مکان‌های تپه ای ساخته می شدند و ردیف‌های نشستن نیمه دایره به دور صحنه نمایش (orchestra) داشتند.پشت صحنه نمایش یک ساختمان کوتاه (skene) وجود داشت که به عنوان فضای ذخیره و فضای لباس پوشیدن و فضایی برای پشت صحنه سازی صحنه نمایش بود.تعدادی از تئاترهای یونانی تقریباً سالم مانده اند و مشهورترین آن تئاتر اپیداروس (epidaurus) نام دارد.

درون‌خانه

محل درون‌خانه (به رنگ خاکستری) در نیایشگاه یونانی.

به اتاق درونی و میانی نیایشگاه‌ها در معماری کلاسیک روم و یونان دَرون‌خانه یا مَقصوره یا صِلّا (به رومی: Cella) گفته می‌شود.

در دوران باستان تندیس‌های آیینی و بت‌های ویژهٔ مورد احترام آن معبد را در درون‌خانه نگه می‌داشتند.در درون‌خانه‌ها معمولاً میزها یا پاسنگ‌هایی نیز قرار می‌دادند تا هدایا و قربانی‌ها را بر روی آن بنهند.سنگ‌های گرانبها، کلاه‌خودها، نیزه‌های و تندیس‌های نذری زیادی به این‌گونه نیایشگاه‌ها اهداء می‌شد و درون‌خانه‌های بسیاری از پرستشگاه‌های رومی و یونانی به‌صورت گنجینه‌های پرمایه‌ای در آمده‌بود.

دورج‌ستونی

نقشهٔ یک پرستشگاه دورج‌ستونی.

دورَج‌سُتونی (یونانی قدیم: ὁ δίπτερος،‌تلفظ: اُ دیپتِرُس) نوعی نیایشگاه یونانی است که در آن دورتادور بخش اصلی ساختمان نیایشگاه کاملاً با دو ردیف ستون احاطه شده‌باشد.

پرستشگاه‌های دورج‌ستونی شکل گسترده‌تر پرستشگاه‌های دورستونی هستند که در آن‌ها یک ردیف ستون گرداگرد ساختمان ساخته می‌شد.

از نمونه‌های این گونه نیایشگاه‌ها می‌توان به این دو اشاره کرد:

  • نیایشگاه آرتمیس در اِفِسوس
  • نیایشگاه آپولو در دیدیما

رخ‌بام

یک ستون ایونی که در بالای آن یک رخ‌بام دیده می‌شود.

رُخ‌بام لبهٔ تزئینی پشت بام ساختمان‌ها است.

رخ‌بام هِرّه‌ای سراسری بر روی بام ساختمان‌ها است که آخرین ابزار فوقانی قَرنیز را تشکیل می‌دهد.

قطاربندی تزئینات به‌صورت نواری از تزئینات اصلی ایرانی برای رخ‌بام‌ها است.

در معماری یونان باستان بر روی رخ‌بام‌ها معمولاً نقش برجسته‌ای بر روی کتیبه‌ای تخم‌مرغی‌شکل برای تزئین حکاکی می‌شد.ایونی‌ها و رومی‌ها از رخ‌بام‌ها در معماری خود استفاده می‌کردند.

ستون زن‌پیکر

پارلمان اتریش در وین.

ستون زن‌پیکر به یونانی: Καρυάτις، تلفظ: کاریاتید‌ نام نوعی ستون در معماری یونان باستان و مصر باستان است.در این‌گونه ستون ساختمان‌ها به شکل پیکر زنانه ساخته می‌شود.

معروف‌ترین ستون‌های زن‌پیکر ستون‌های نیایشگاه ارختئیون (Έρέχθειον) آتن است.در معماری رنسانس و سده‌های ۱۸ و ۱۹ نیز این‌گونه ستون‌ها کاربرد زیادی داشته‌است.ستون‌هایی که در آن پیکر مردانه تراشیده می‌شد معمولاً شکلی تناور و پهلوانی داشت و از این‌رو این‌گونه ستون‌ها را ستون پهلوان‌پیکر می‌نامند.

پیشینه

ویتروویوس، معمار و یکی از لشکریان رومی در کتاب خود خاستگاه این‌گونه ستون‌ها را در یونان این‌گونه توضیح داده‌است: در جنگ یونانیان علیه ایرانیان، مردم کاریا (نزدیک اسپارت در لاکونیا) از ایران پشتیبانی کردند.زمانی که یونانی‌ها سرانجام از پیشرفت ایرانیان در خاک یونان جلوگیری کردند، به تنبه کاریایی‌ها پرداختند.مردان کاریایی را کشتند و زنانشان را به بردگی بردند.مقرر شد که این زنان بایستی برای ابد باری به‌دوش بکشند.و این‌گونه ستون‌ها نمادی است از بارکشی ابدی زنان کاریایی.

ستون پهلوان‌پیکر

یک ستون پهلوان‌پیکر به شکل تلامون.

ستون پهلوان‌پیکر گونه‌ای ستون حامل در معماری غربی است که در آن شکلی از پیکر تناور مردانه بر روی ستون تراشیده یا گچ‌بری می‌شود.

رومیان این نوع ستون را تِلامون می‌نامیدند زیرا نزد ایشان بیشتر از شکل تلامون، شخصیت اسطوره‌ای یونانی برای ساخت چنین ستون‌هایی استفاده می‌شد.

گونهٔ زنانهٔ این‌گونه ستون‌ها ستون زن‌پیکر نام دارد.

سنتوری (معماری)

سنتوری هتل دلا مارین در میدان کنکورد پاریس.

سه‌گوش بالای درگاه جلوخان را در معماری سَنتوری می‌گویند.از سنتوری‌ها بیشتر در معماری یونانی و رومی استفاده می‌شده‌است.[۱]

دورادور سنتوری را معمولاً قرنیز می‌گذارند.به بخش سه‌گوش در میان سنتوری، سینه گفته می‌شود.سینهٔ سنتوری را معمولاً با نقش‌های برجسته با موضوع اساطیر یونان و روم تزئین می‌کنند.[۲]

محل سنتوری در شکل بازسازی‌شدهٔ نیایشگاه نیکه آتن.

این مقاله دربارهٔ معماری، خُرد است.با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.

نهان‌خانه

محل نهان‌خانه (به رنگ خاکستری) در نیایشگاه یونانی.

نهان‌خانه (به یونانی: Άδυτον، تلفظ: آدیتُن، به لاتین: adytum) بخشی است از نیایشگاه‌های یونانی و رومی که به عنوان پَستویی در پشت درون‌خانه قرار گرفته‌است.

نام یونانی و رومی آن به معنی "وارد نشوید" یا "بدون دسترسی" است.

نهان‌خانه معمولاً فضای کوچکی بود که در دورترین قسمت درون‌خانه نسبت به در ورودی قرار داشت.در نهان‌خانه معمولاً بت نمادین ایزد را قرار می‌دادند و تنها کاهنان به آن راه داشتند.این کاهنان مدعی ارتباط با هاتف غیبی در نهان‌خانه بودند.

به مکان مشابهی در نیایشگاه‌های یهودی قدس‌الاقداس می‌گویند.

پیش‌دروازه

یک نقاشی از شکل کامل‌شدهٔ پیش‌دروازهٔ معبد آتن.

به سازه‌هایی که به عنوان دروازهٔ آغازین برای ورود به مکان‌های مقدس در یونان باستان ساخته می‌شد پیش‌دروازه (به یونانی: Προπυλαια، تلفظ: پرُپیلایا) می‌گویند.بیشتر پیش‌دروازه‌ها به صورت راهرویی ستوندار و سرپوشیده بود.

امروزه نام پیش‌دروازه بیشتر برای اشاره به تالار ورودی معبد آکروپولیس آتن به‌کار می‌رود.ساخت این پیش‌دروازه در سال ۴۳۷ پیش از میلاد توسط پریکلس آغاز شد تا جای یک دروازه ورودی دیگر را بگیرد.ساخت این سازه، شاید به‌خاطر مشکلات سیاسی و شاید در پی جنگ‌های پلوپونزی هیچ‌گاه تمام نشد.

معابد یونانی

معبد یونانی از لحاظ نقشه ، شباهت نزدیکی به تالار بارگاه میسنی دارد و حتی در پیشرفته ترین شکل این معبد ، سادگی بنیادی ساختمان تالار مزبور به چشم می خورد : یک اتاق تک یا دو اتاق تو در تو بدون پنجره ، با یک در ( دو در برای مقصوره ی تو در تو ) و ( A ) یک رواق با دو ستون بین دیوارهای پیش آمده ( ستون های بین دو جرز ) ، یا (B ) ستون بندی خلفی ( ستون بندی بی دیوار ) ، یا (C ) ستون بندی خلفی و قدامی ، یا هر یک از این نقشه ها که به وسیله ی (G,H,I,L,M ) یک ردیف یا (F ) دو ردیف ستون بندی محاط شده باشند .معابد پیشین ( متعلق به دوره ی کهن ) غالبا ً دراز و باریک بودند (H,I,L ) ، که نسبت میان دیوارهای خلفی و قدامی با دیوارهای پهلویی تقریبا ً یک به سه بود .نقشه های متعلق به دوره ی کلاسیک پسین و دوره ی هلنی به نسبت یک به دو نزدیک شدند ولی هیچ گاه دقیقا ً یک به دو نبودند .دیوارهای پهلویی معابد دوره ی کلاسیک غالبا ً کمی بیش از دو برابر دیوارهای خلفی و قدامی بودند (G) ، همین نسبت در معابد هلنی کمی کوتاه تر می شد (F ) .

شیوه های یونانی

توصیف بلندی ساختمان یونانی از پی به بالا با اصطلاحات ستون ، سکو و روبنایا اسپر بیان می شود .این گونه ترکیب و روابط میان سه جزء یا واحد را شیوه می نامند .سه شیوه ای که معماران یونانی پدید آوردند تا اندازه ای بر حسب جزییات ، ولی عمدتا ً بر حسب تناسب های نسبی اجزاء از یکدیگر متمایز می شوند .کهن ترین شیوه های قابل فرمول بندی در معماری یونانی عبارت بودند از : شیوه ی دوریک متعلق به سرزمین اصلی یونان و شیوه ی یونیک متعلق به آسیای میانه و جزایر دریای اژه .شیوه ی کورنتی بعد ها رواج یافت .معابد شیوه ی دوریک ظاهری تناورانه دارند و ستون هایشان محکم بر سکو یا صفحه ی پله دار نهاده شده اند .شیوه ی یونیک در مقایسه با شیوهی سنگین ، جسیم و جدی دوریک ، شیوه ای سبک ، تشریفاتی و به مراتب تزییناتی تر به نظر می رسد .ستون ها در این شیوه باریک تر اند و روی پاسنگ های برجسته کاری شده ای نهاده شده اند .خیاره ها یا قاشقی های ستون شیوه ی دوریک با لبه های تیز ( نبش تند ) به هم می رسند ولی قاشقی های ستون شیوه ی یونیک تخت هستند .البته آشکار ترین تفاوت های موجود بین این سه شیوه ، در سر ستون هاشان است : سر ستون دوریک ساده و بی تزیین است و سرستون های یونیک و کورنتی شدیدا ً تزیین یافته اند .شیوه ی کورنتی فقط از لحاظ سرستون با شیوه ی یونیک تفاوت دارد .سرستون یونیک طوری طراحی شده است که فقط از دو جهت به طرزی موثر قابل دیدن است .برای ستون بندی های یونیک که دور تا دور گوشه های بنا می چرخیدند ، مانند ستون بندی های بناهای دورستونی ، " سرستون های گوشه ای " مخصوصی می بایست طراحی می شد که از دو سوی رو به بیننده ، شکل و نمای مشابهی داشته باشند .لبه های تیزی که از برخورد دو مارپیچ یا طوماری پدید می آمد هیچ گاه معماران کلاسیک را کاملاً خوشنود نمی ساخت زیرا اینان نیز احتمالاً احساس کرده بودند که این راه حل فقط به بهای از دست رفتن منطق ساختمانی سرستون یونیک و با دگرواره نمایاندن بخش ها و اجزای کارکردی آن به دست آمده بود .سرستون کورنتی ، که از همه ی جهات یکسان دیده می شود ، این مسئله را حل کرد .شیوه ی کورنتی علاوه بر حل کردن مسائل آزار دهنده و مزاحم شیوه های دوریک و یونیک – معمای سه ترکی های گوشه ای و مارپیچ های گوشه ای – با آن آراستگی بی بدیلش ، سرانجام با سلیقه ی رشد یابنده در جهت آرایش پر شکوه شکل و شبیه سازی واقع بینانه ای جور درآمد که نیروی رهبری کننده ی تمام فعالیت های هنری در دنیای هلنی شد .

خدمت خدایان به هنر معماری یونان

دوره کلاسیک، دوران ثبات و شکوفایی تمدن و هنر یونان است.قرن پنجم و چهارم را باید بهترین ایام تحول و تکامل معماری یونان به شمار آورد.این دوره با عظمت، پس از پیروزی‌های درخشانی آغاز، و با اقدامات کشور گشایانه اسکندر مقدونی پایان پذیرفت.این فصل از حیات یونان نتیجه و مولود دوران باستانی و مقدمه دوران هلنیستی بوده است.هنر دوره کلاسیک که چکیده تاثیرات اجتماعی و مذهبی یک ملت است در نهایت کمال و پختگی عرضه شده در هنرهای باستانی جای ویژه ای را به خود اختصاص داده است.یونانیان موفقیت و پیروزی‌های خود را در جنگ ها مرهون خدایان می دانستند و همین مسأله در هنر و معماری سرزمین شان کاملاً محسوس است.مرکز فعالیت‌های هنری عصر کلاسیک در شهر آتن بوده است.


دانلود دیکشنری اکتشاف و استخراج معدن

دیکشنری مخصوص رشته ی معدن و رشته های مرتبط با آن
دسته بندی علوم پایه
فرمت فایل pdf
حجم فایل 1838 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 286
دیکشنری اکتشاف و استخراج معدن

فروشنده فایل

کد کاربری 15739

این فایل به تنهایی شامل دو دیکشنری مجزا که شامل بخش اکتشاف و استخراج در رشته معدن است میباشد و 286 صفحه شامل اصطلاحات و واژه های مختص این رشته و رشته های مرتبط با این رشته میباشد.


دانلود تحقیق معماری صفویه 25 ص

تحقیق معماری صفویه
دسته بندی معماری
فرمت فایل doc
حجم فایل 267 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 26
تحقیق معماری صفویه 25 ص

فروشنده فایل

کد کاربری 7612

تحقیق معماری صفویه

مقدمه :

یکی از درخشان‌ترین دوره‌های هنری ایران پس از اسلام دوره‌ی صفویه است. در سال 907 قمری (1502 م) شاه اسماعیل، سلسله صفوی را تاسیس کرد. در این دوره مراکز و کانون‌های صنعتی و هنری در ایران افزایش یافت، درابتدای تاسیس این سلسله، تبریز پایتخت بود و به همین سبب این شهر مرکزی شد برای فعالیت‌های هنرمندانی مانند خطاطان، تذهیب‌کاران، نقاشان و صحافان و هم‌چنین هنرمندانی که در دیگر فنون و صنایع کار می‌کردند و هنرمندانی که در معرق‌کاری و رنگ‌آمیزی کاشی‌ها و در بناها و کتیبه‌ها نقش داشتند یا هنرمندانی که در صنایع منسوجات و بافت پارچه به کار می‌پرداختند.

در اواخر قرن دهم قمری، در زمان شاه عباس پایتخت از قزوین به اصفهان انتقال یافت. با انتخاب پایتخت جدید، این شهر به عنوان یکی از درخشان‌ترین شهرهای خاور گسترش پیدا کرد. بازارها، کاخ‌ها، مساجد، باغ‌ها، پل‌ها در نقشه‌ی شهر گنجانیده شده بود. در این زمان همه‌ی بناهای مذهبی با تزیینات کاشی‌کاری آرایش شدند. بناهای مسجد شیخ‌ لطف الله سر درب قیصریه و مسجد امام (شاه) در میدان نقش جهان با کاشی‌های معرق مزین شدند. آجرهای مربع کاشی منقوش، معروف به آجرهای «هفت رنگ» در بناها به مقیاس گسترده مورد استفاده قرار گرفت. نقش و نگار کاشی‌ها و رنگ‌های آن‌ها زینت خاصی به بناهای این دوره بخشیده است. نه تنها دیوارها، بلکه گنبدها، ایوان، طاق‌نماها سر درب ورودی‌ها و مناره با کاشی و موزاییک آراسته شد. ساخت سر درب‌های بزرگ با کاشی‌های شفاف و گچ‌بری مقرنس‌کاری در عصر صفویه پیشرفت بسیار داشت. ترکیب سر درب بزرگ و مناره‌های طرفین آن با صحن چهار ایوانی و ساختمان‌های اطراف آن و قرار دادن گنبد به گونه‌ای که با همه‌ی ساختمان متناسب باشد، در معماری زمان صفوی به درجه‌ی کمال رسید. با توجه به امنیت ایران در این دوره بناهایی بزرگ و عالی مانند کاخ‌های عالی قاپو، چهل ستون، هشت بهشت و تالار اشرف در اصفهان و بقعه شاهزاده حسین، سر درب عالی قاپو و چهل‌ ستون در قزوین ساخته شدند. دیوارهای این کاخ‌ها از کاشی‌های خوش آب و رنگ پوشیده شده و میان مجموع آن ها با نقوش نقاشان معروف آن دوره پیوند است. سقف‌ها و دیوارها نیز غالبا با منبت‌کاری تزیین می‌شدند.

تزیینات چوبی در بناهای غیرمذهبی دارای نقش اصلی بود و در آن‌ها میزان بیش‌تری از تذهیب‌کاری و نقاشی‌های لاکی استفاده می‌شد. طرح‌های آن‌ها با هنر مینیاتور دارای رابطه‌ی نزدیکی بود. کنده‌کاری و خراطی به ویژه در درب‌ها و سقف‌ها خود هنر خاصی در این دوره بوده است. نقاشی‌های دیواری (فرسک) در کاخ عالی قاپو، قصر روی ایوان عباسی و ایوان جنوبی قرار دارند. طلاکاری ایوان صحن کهنه به فرمان نادر شاه افشار انجام شده و از این رواست که به «ایوان نادری» معروف است. به طور کلی برخی از بهترین تزیینات و آیینه‌کاری و نمونه‌ی کاشی‌کاری سه دوره‌ی تاریخی متوالی را در آن مکان مقدس می‌توان دید. زیرا مسجد گوهرشاد در زمان تیموریان، صحن قدیمی در زمان صفویه و صحن نو در دوره‌ی قاجاریه ساخته شده است.

با نگرشی کلی به هنرهای این دوره، باید پذیرفت که در دوره‌ی صفوی، بار دیگر عصر نوین و درخشانی در هنر ایران طلوع کرد. در هر دوره، هنری که در نوع خود زیبا و کامل بوده پدیدار شده است. در قرن دهم قمری هنرمندان ایران به مزایا و نتایج تازه‌ای دست یافتند. در آن دوره قالی‌هایی بافته شده که تا آن تاریخ نظیر نداشته است. در فلزکاری عصر صفوی، بر پایه‌ی سنت‌های قدیم و مهارت فلزکاران این دوره، هنرمندان چیره‌دستی مجال ظهور یافتند. مصنوعات طلاکاری، نقره‌کاری و برنج‌سازی رونق بسیار داشت و آهن و فولاد نیز گاه طلا و نقره‌کوب می‌شد. طراحان و نقاشان، این زمان با ابداع شیوه‌های جدید، موازین تازه‌ای در سبک‌های خود ایجاد کردند. در نقره‌کوبی و حکاکی ظروف، پایه‌های شمعدان یا بخوردان‌ها، نوشتار اشعار فارسی به خطوط خوش نستعلیق جایگزین کتیبه‌های عربیشد.

معماری ایران در دوره افشاریه و زندیه: ظهور نادرشاه افشار به سلطنت صفویه خاتمه داد. با آن که در عالم سیاست به او اهمیت بسیار داده شده است. اما در این دوره در عالم هنر پیشرفت چشم‌گیری دیده نمی‌شود؛ تنها زرگری و طلا و نیز میناکاری ترقی داشته است. هم‌چنین بعضی از قرآن‌های نفیس مذهب در دست است که به زمان نادر نسبت داده می‌شود، کاخ خورشید و برج‌های دیده‌بانی شهر کلات از هنر معماری این دوره است. اندکی پس از مرگ نادر، کریم‌خان زند در شیراز مستقر شد و در آن شهر عمارات بزرگی بنا نمود که به نام او مشهور است. از جمله‌ی آن‌ها، ارگ کریم‌خان، مسجد، حمام و یک بازار است. از ویژگی های کاشی‌کاری این دوره، استفاده از نوعی رنگ گل سرخ است که در زمان قبل دیده نمی‌شود. تزیینات کاشی‌کاری در بدنه‌ی بناها از آجرهای کاشی و زمینه‌ی سفید بود. صورت شخصیت‌های رسمی، صحنه‌های هنرنمایی رستم پهلوان ملی، شکار و دورنماها در کاشی‌کاری‌ها دیده می‌شوند.

در باره ویژگیهای و دستاوردهای معماری اصفهانی نکات زیر را می توان نام برد34:

- ساده شدن طرحها که در بیشتر ساختمانها ، فضا ها یا چهار پهلو هستند

- هندسه ساده و شکلها و خطهای شکسته بیشتر استفاده می شد

- در تهرنگ ساختمانها نخیر و نهاز کمتر شد و لی ساخت گوشه های پخ از این زمان آغاز شد

- پیمون بندی و بهره گیری از اندام ها و اندازه های یکسان

- سادگی طرح در بنا ها هم آشکار گردید.

فصل دوم :

نگاه اجمالی

در دوران صفویه به علت توجه مخصوص سلاطین این سلسله به هنر وضعیت و تشویق آنها تحولات زیادی در معماری ایرانی ایجاد گردید. فن معماری در این دوره فوق‌العاده ترقی کرده و ابنیه‌های زیادی از قبیل مساجد و مقابر ائمه و پلها و کاخها ساخته شد که امروزه نیز پابرجا هستند. قسمت اعظم شاهکارهای معماری دوران صفویه در اصفهان است و این شهر در آن دوره بسیار زیبا و دیدنی بوده است بطوری که سیاحان غربی در سفرنامه‌هایشان از زیبایی اصفهان زیاد تعریف کرده‌اند. از جمله معماری‌های مهم عصر صفوی در اینجا بررسی می‌شود.

عالی قاپو چهل ستون پل اللّهوردیخان پل خواجو چهار باغ میدان شاه مسجد شاه مدرسه چهار باغ کاخ هشت بهشت در اصفهان کاخ عالی‌قاپو قزوین

وقتی شاه عباس اصفهان را پایتخت خود قرار

داد، نقشه جدیدی برای شهر طرح کرد: خیابان بزرگ و معروف چهارباغ را او ساخت و طرفین خیابان را دستور داد درخت بکارند. این خیابان به پل بزرگی که روی زاینده رود است، می‌رسد. در میانه شهر، میدان بزرگ «نقش جهان» قرار دارد. مسجد امام (شاه) درسمت جنوب و قصر عالی‌قاپو در مغرب و مسجد شیخ لطف‌الله در مشرق و سردر بازار قیصریه در شمال آن جای گرفته‌اند. این میدان جای چوگان‌بازی بوده و دروازه‌های سنگی که برای این بازی ساخته شده، هنوز در دو سوی میدان موجود است. در چهار سوی این میدان قریب دویست باب حجرات در دو طبقه ساخته شده است.

عالی‌قاپو با ایوان بلند آن در مغرب میدان جای دارد. عالی‌قاپو دارای جلوخان و شش طبقه ساختمان است که در هر طبقه تزیینات و گچبری و نقاشی موجود است. ایوان رفیع آن با ستونهای چوبی وسقف خاتم نیز بسیار جالب است.

سردر بازار، بخش شمالی، علاوه بر کاشیکاری زیبا، مجالس نقاشی زیبایی دارد که قسمتی از آن شامل تصاویر جنگ شاه عباس با ازبکان و مجالس بزم شاهی است.

مدرسه چهارباغ با سردر ورودی و گنبد و دو مناره رفیع از نظر شیوه کاشیکاری و رنگ‌آمیزی جلب نظر می‌کند. بنای زیبای این مدرسه و کاروانسرا، و بازار در خیابان چهارباغ احداث شده است.

به امر شاه عباس، در سراسر ایران، کاروانسراهای بزرگی نیز اغلب از آجر و گاهی ازسنگ ساخته شده است. در این دوره به علت دو جنبه مهم مذهبی و اقتصادی، تعداد زیادی کاروانسرا ساخته شد. شیوه ساختمانی کاروانسراها بیشتر چهار ایوانی است، ولی انواع دیگری مانند مثلث، هشت ضلعی، دایره، کوهستانی و متفرقه در بین این بناها دیده می‌شود. از کاروانسراهای این دوره مهیار در اصفهان، کاروانسرای بیستون درکرمانشاه، کاروانسرای مادرشاه و شیخ علی خان در اصفهان و امین‌آباد را می‌توان نام برد.

با نگرشی کلی به هنرهای این دوره، باید پذیرفت که در دوره صفوی، بار دیگر عصر نوین ودرخشانی در هنر ایران طلوع کرد. هنر بزرگ ایران، چنانکه برخی به نادرست تصور کردند، منحصر به دوره پیش از اسلام نیست، بلکه در هر دوره، هنری که در نوع خود زیبا و کامل بوده پدیدار شده است. در قرن دهم قمری هنرمندان ایران به مزایا و نتایج تازه‌ای دست یافتند.

مساجد:

در این زمان همه بناهای مذهبی با تزیینات کاشیکاری آرایش شدند. بناهای مسجد شیخ لطف‌الله سر در قیصریه و مسجد امام (شاه) درمیدان نقش جهان با کاشیهای معرق مزین شدند. آجرهای مربع کاشی منقوش،‌ معروف به آجرهای «هفت رنگ» در بناها به مقیاس گسترده مورد استفاده قرار گرفت. نقش و نگار کاشیها و رنگهای آنها زینت خاصی به بناهای این دوره بخشیده است. نه تنها دیوارها، بلکه گنبدها،‌ ایوان،‌ طاقنماها سردر ورودیها و مناره با کاشی و موزاییک آراسته شد. ساخت سردرهای بزرگ با کاشیهای شفاف و گچبری مقرنسکاری در عصر صفویه پیشرفت بسیار داشت. ترکیب سردر برزگ و مناره‌های طرفین آن با صحن چهار ایوانی و ساختمانهای اطراف آن و قراردادن گنبد به گونه‌ای که با همه ساختمان متناسب باشد، درمعماری زمان صفوی به درجه کمال رسید.

مسجد شاه

از بزرگترین مساجد صفویه است دستور ساختمان این مسجد در سال 1021 هجری بوسیله شاه عباس کبیر داده شد. سر در مسجد که جزو تزیینات میدان شاه بود زودتر ساخته شد و بعدا شروع به پی ریزی مسجد کردند. سر در مسجد دو کتیبه دارد. کتیبه اول به خط علی رضا عباسی و کتیبه دوم به خط محمد رضا می‌باشد. تصور می‌رود که کار مسجد در سال 1040 هجری یعنی دو سال بعد از مرگ شاه عباس به پایان رسیده باشد.

بنای مسجد امام (شاه) که در جنوب میدان واقع شده، از لحاظ معماری و کاشیکاری و حجاری و عظمت گنبد و مناره‌های بلند آن، از شاهکارهای قرن یازدهم قمری است. کتیبه سر در اصلی مسجد بر روی کاشی معرق وبه خط ثلث علیرضا عباسی نوشته شده و تاریخ 1025 ق. بر آن است. معمار این مسجد «استاد علی‌اکبر اصفهانی» و مباشر ساختمان «محب علی بیگالله» بوده‌اند. بیشتر عناصر اصلی مسجد شاه از روش معماری سلجوقی که از پیش در ایران معمول بود پیروی شده است و دارای صحن وسیعی در وسط و اتاقهایی در دو طبقه با قوسهای جناغی شکل شبیه قوسهای میدان می باشد . در میانه هر ضلع صحن ایوانی پیوسته به سالنی گنبد دار به سبک مسجد جمعه سلجوقی در اصفهان و مسجد مشهد ساخته شده است ایوان قبله مسجد شاه به گسترش حجم و داشتن گنبدی سلجوقی شکل ممتاز است .

مسجد شیخ لطف‌الله

مسجد شیخ لطف‌الله که در شرق میدان واقع شده، گنبد زیبایی دارد که از کاشی پوشیده شده و طرح آن نقش تاک یا اسلیمی بزرگ است و با شکل و اندازه گنبد تناسب کاملی دارد. راهروی مسجد که به شبستان و محراب بی‌نظیر آن منتهی می‌شود، دارای کاشیکاری خشتی بسیار زیبا و پنجره‌های سنگی مشبک است. کاشیکاری داخل شبستان شامل کاشیهای هفت رنگ و معرق‌کاریهای زیباست و کتیبه‌های معرق و قطار و پیچ کاشیس فیروزه‌ای و پنجره‌های مشبک کاشی است، طرح نقوش و رنگ‌آمیزیهای متنوع و الوان نارنجی و لاجوردی، جلال و زیبایی خیره‌کننده‌ای به این شبستان بخشیده است. کاشیکاری سقف داخلی شبستان، با طرح لوزی و ریزه‌کاریهای خاصی که در آن به کار رفته اعجاب‌انگیز است. محراب کاشی معرق و مقرنس‌کاری آن نیز در زمره آثار مهم هنری است از لحاظ صنعت کاشی‌پزی و معرق‌کاری، شاهکاری به شمار می‌رود.

مسجد صدر، مسجد فتح الله در ضلع شرقی میدان امام قرار دارد سال تاسیس 11 هجری قمری (دوره شاه عباس اول) معمار استاد محمد رضا اصفهانی خطاطعلی رضا عباسی ساخت این مسجد 18 سال به طول انجامید

از ویژگی های این مسجد:

نداشتن صحن و مناره که در تمامی مساجد اسلامی جزء لاینفک بنا است

چرخش 45 درجه ای که از محور شمال به جنوب نسبت به محور قبله دارد

گنبد کم ارتفاع مسجد

محراب بی بدیل مسجد

کتیبه های نفیس و طره های سر در که درون گلدان مرمرین جای گرفته اند

آنچه مسجد شیخ لطف الله را در عداد نمونه های بازار هنر ایرانی- اسلامی قرار می دهد اندازه کوچک و هماهنگی آن با بناهای اطراف میدان است.

سردر زیبا و پرکار مسجد در سال 1012 به پایان رسید اما بقیه مسجد و تزئینات کاشیکاری آن تا سال 1028 هجری بطول انجامید.

نکته ای که محققین و پژوهشگران و سیاحان بر آن متفق القولند اختصاصی بودن مسجد شیخ لطف الله است. این نکته را استثنائی بودن مسجد یعنی عدم صحن و مناره که در تمامی مساجد اسلامی جزء لاینفک بنا است تأیید می کند.