عنوان فایل:
خانواده.جنسیت و حقوق در دانمارک
تعداد اسلاید:9
عنوان جزوه : جزوه تایپ شده حقوق مدنی 5
نام استاد : جناب آقای سید تقی سید رضی
نام دانشگاه : آزاد اسلامی واحد قزوین (باراجین)
تعداد صفحه : 57 صفحه
فرمت : pdf , word
بخشی از جزوه:
سرفصل های درس حقوق خانواده مدنی 5
مفهوم حقوقی خانواده، مفهوم اجتماعی خانواده، نقش خانواده در اقتصاد، اخلاق در خانواده و تحولات قانونی در نورد حقوق خانواده
برخی مواد قانون 1353 به صورت فهمی نسخ شده است. بعضی مواد آن هنوز هم پا برجاست.
نکاح، تعریف، اقسام
خواستگاری
نامزدی (وعده، نکاح)
شرایط نکاح
موانع نکاح
قرابت : نسبی ، نسبی، رضایی
نسب
موارد انحلال نکاح
کلیات:
مفهوم حقوق خانواده از نظر حقوقی:
عام:شخص و همسر او و خویشاوندان نسبی رابطل در ارث با یکدیگر دارند.
خاص: شخص و همسر او و فرزندانی که تحت سرپرستی پدر به عنوان رئیس خانواده هستند.
ماده 862 قانون مدنی:
اشخاصی که به موجب نسب ارث می برند سه طبقه اند:
پدر و مادر و اولاد اولاد.
اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها
اعام و عمات و اخوال و خالات و اولادِ آنها.
ماده 1032 قانون مدنی:
قرابت نسبی به ترتیب طبقات ذیل است:
طبقات ارث:
طبقه اول
پدر و مادر
فرزوندان و نوه ها
طبقه دوم
اجداد
خواهر و برادر و...
طبقه سوم
عموها و عمه ها
خاله ها و دایی ها
نکته: خویشان رضاعی جزء هیچ یک از خانواده ها از نظر حقوقی نیستند.
از نظر اجتماهی تعریف خانواده:
قدیمی ترین و مهم ترین گروه طبیعی که از آغاز بشریت وجود داشته و هستۀ اجتماع را تشکیل می داده است.
خانواده، محیطی شایسته برای آموزش آداب اجتماعی و نقش ملی است.
خانواده در اهمیت اقتصادی:
خانواده ها در توسعۀ اقتصاد جامعه با تشکیل واحدهای تولیدی و کشاورزی و صنایع در گذشته مؤثر بوده است و در حال حاضر علی رغم وجود بنگاه های بزرگ اقتصادی هم چنان مؤثر هستند.
کسانی که تشکیل خانواده می دهند برای توسعه در زندگی اصولاً و غالباً اقدام به فعالیت های اقتصادی و تولیدی می کنند و بدین سان در توسعه اقتصاد در جامعه
اخلاق در خانواده: خانواده در رشد فضیلت های اخلاقی خیلی اهیمیت دارد.
سؤال: آیا خانواده در توسعۀ اقتصاد نقش دارد؟ جواب: نقش دارد. از دو جهت. اول: تشکیل واحدهای صنفی تولیدی. دوم: مرد خانواده برای توسعۀ زندگی به اقدامات می گردازد و فعالیت می کند.
تعریف نکاح: در لغت به معنی ضَمّ می باشد یعنی پیوستن
در اصطلاح قراردادی است میان زن و مرد که به موجب آن دو طرف در زندگی شریک و متعهد می شوند و خانواده تشکیل می دهند.
نکته: اثرعقد نکاح ایجاد رابطۀ زوجیت است.
آیا زن و مرد برای ازدواج می توانند ضمن عقد شرط کنند بهره مندی ازدواج نباشد؟
جواب: بله، چون اثر عقد نکاح رابطۀ زوجیت است نه رابطۀ جنسی. جزء شرط باطل و مبطل نیست.
آیا این شرط باطل است؟ خیر. صحیح است و خلاف مقتضای ذات نیست. شرط باطل نیست چون شرط باطل باید نامشروع (خلاف قانون) باشد و هیچ قانونی این را منع نکرده است.
اقسام نکاح:
دائم
مُنقَطِع (موقت، مُتعِه)
سؤال: آیا همۀ نظام های حقوقی 2 نوع نکاح دارند یا فقط نظام حقوقی ایران 2 نوع نکاح دارد؟
جواب : نکاح منقطع اختصاص به فقه شیعه دارد. کشورهای اروپایی یک نوع نکاح دارند که دائم می باشد و اهل سنن هم 1 نوع نکاح دارند. کشورهای اسلامی که از اهل سنن پیروی می کنند یک نوع نکاح دارند.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل با شماره زیر در ارتباط باشید :
09981639982 - خانم مسعودی
http://www.jozvedarsi-55.loxblog.com/
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
حقوق کیفری یا حقوق جزا یا حقوق جنایی (به جز در کشور فرانسه)، گرایشی از حقوق عمومی است که به بررسی حمایتهای دولت از حقوق افراد و ارزشهای جامعه میپردازد.
اساسا قوانین جزایی آفریننده حقوق برای افراد جامعه نیست؛ بلکه تنها افراد را مجبور به رعایت حقوق و ارزشها میکند. به همین دلیل است که حقوق جزا را، «حقوق ارزشها» نیز نامیدهاند. مشخصه بارز حقوق جزا (کیفری)، ضمانت اجرایی آن است. این مجازات و کیفر است که حقوق جزا را به رشتهای سرکوبگر، در مقابل سایر گرایشها تبدیل کردهاست. این ابزار تنها در اختیار حاکمیت است. از همین رو، حقوق جزا را در ذیل حقوق عمومی آوردهاند.
مقدمه
دورههایی از تاریخ حقوق کیفری بودهاست که در آن، هرکس برای احقاق حق خویش رأساً اقدام میکرد و متعدی به حق خود را میداد (دروه دادگستری خصوصی). حتی پیش از این دوره، مسئولیت جمعی در مقابل مسئولیت فردی مطرح بودهاست (دوره جنگهای خصوصی) که در آن زمان، چنانچه فردی از افراد گروه مرتکب جرمی میگردید، تمام گروه متعلق به بزه دیده با تمام گروه متعلق به بزهکار وارد نبرد تمام ع
2
حقوق کیفری یا حقوق جزا یا حقوق جنایی (به جز در کشور فرانسه)، گرایشی از حقوق عمومی است که به بررسی حمایتهای دولت از حقوق افراد و ارزشهای جامعه میپردازد.
اساسا قوانین جزایی آفریننده حقوق برای افراد جامعه نیست؛ بلکه تنها افراد را مجبور به رعایت حقوق و ارزشها میکند. به همین دلیل است که حقوق جزا را، «حقوق ارزشها» نیز نامیدهاند. مشخصه بارز حقوق جزا (کیفری)، ضمانت اجرایی آن است. این مجازات و کیفر است که حقوق جزا را به رشتهای سرکوبگر، در مقابل سایر گرایشها تبدیل کردهاست. این ابزار تنها در اختیار حاکمیت است. از همین رو، حقوق جزا را در ذیل حقوق عمومی آوردهاند.
مقدمه
دورههایی از تاریخ حقوق کیفری بودهاست که در آن، هرکس برای احقاق حق خویش رأساً اقدام میکرد و متعدی به حق خود را میداد (دروه دادگستری خصوصی). حتی پیش از این دوره، مسئولیت جمعی در مقابل مسئولیت فردی مطرح بودهاست (دوره جنگهای خصوصی) که در آن زمان، چنانچه فردی از افراد گروه مرتکب جرمی میگردید، تمام گروه متعلق به بزه دیده با تمام گروه متعلق به بزهکار وارد نبرد تمام ع
2
حقوق کیفری یا حقوق جزا یا حقوق جنایی (به جز در کشور فرانسه)، گرایشی از حقوق عمومی است که به بررسی حمایتهای دولت از حقوق افراد و ارزشهای جامعه میپردازد.
اساسا قوانین جزایی آفریننده حقوق برای افراد جامعه نیست؛ بلکه تنها افراد را مجبور به رعایت حقوق و ارزشها میکند. به همین دلیل است که حقوق جزا را، «حقوق ارزشها» نیز نامیدهاند. مشخصه بارز حقوق جزا (کیفری)، ضمانت اجرایی آن است. این مجازات و کیفر است که حقوق جزا را به رشتهای سرکوبگر، در مقابل سایر گرایشها تبدیل کردهاست. این ابزار تنها در اختیار حاکمیت است. از همین رو، حقوق جزا را در ذیل حقوق عمومی آوردهاند.
مقدمه
دورههایی از تاریخ حقوق کیفری بودهاست که در آن، هرکس برای احقاق حق خویش رأساً اقدام میکرد و متعدی به حق خود را میداد (دروه دادگستری خصوصی). حتی پیش از این دوره، مسئولیت جمعی در مقابل مسئولیت فردی مطرح بودهاست (دوره جنگهای خصوصی) که در آن زمان، چنانچه فردی از افراد گروه مرتکب جرمی میگردید، تمام گروه متعلق به بزه دیده با تمام گروه متعلق به بزهکار وارد نبرد تمام ع
2
یار میشدند. پس از این دورهها بود که رفته رفته دروه دادگستری عمومی ظاهر شد که در آن، تعقیب و مجازات بزهکاران به دست رئیس و یا حکومت سپرده شد و افراد حق دخالت مستقیم در کیفر را از دست دادند و جامعه حق اجرای کیفر را به دست حکومت سپرد. از همین رو، مدتهای مدیدی است که کیفر، به عنوان یک ابزار شدید و سرکوبگر در دست حکومتها قرار گرفت. ویژگی اصلی حقوق جزا در همین نکته نهفتهاست. در یکسوی مسائل حقوق جزا، همواره حکومت نشستهاست.
حقوق جزا به تنهایی قادر به استخراج و اعمال مفاهیم خود نیست. این گرایش به شدت نیازمند بهره گیری از علوم دینی و فقهی، فلسفی، جامعه شناختی و جرمشناختی است. چرا که وظیفه این گرایش، همانطور که بیان شد، حمایت از ازرشهای جامعهاست. پس حقوق کیفری، برای تشخیص ارزشهای یک جامعه ناگزیر از درک مبانی دینی و فقهی و فسلفی هر جامعهاست. حقوقدان جزایی، باید ابتدا ارزشهای جامعه خود را درک کند، وسپس با استفاده از روشهای ارائه شده در علوم جرم شناسی و کیفرشناسی، روشهای مناسبی را برای مقابله با نقض ارزشها اتخاذ نماید.