ادبیات نظری و چارچوب مبانی نظری مفاهیم و نظریه های مهارت زندگی و مهارت حل مسئله
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 154 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 61 |
ادبیات نظری وچارچوب مبانی نظری مفاهیم،تعاریف،ونظریه های مهارت زندگی ومهارت حل مسئله در 61 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
فهرست مطالب و بخشی از متن :
فصل دوم ادبیات وپیشینه پژوهش
1-2پیش درآمد
2-2 تعریف مهارت
2-3 مفهوم وتعریف مهارتهای زندگی
2-4 نظریه های مربوط به مهارت های زندگی 2-4-1 نظریه یادگیری اجتماعی بندورا
2-4-2 نظریه های شناختی عاطفی
2-4-3 نظریه عملی متکی بر استدالل
-2-4-4نظریه رفتار طرح ریزی شده
2-4-5 نظریه یادگیری شناختی نوین
-2-4-6نظریه تحقیر خود4
2-5 تاریخچه آموزش مهارتهای زندگی
2-6 تاریخچه آموزش مهارتهای زندگی در ایران
2-7 تعاریف مفاهیم مهارت های زندگی
2-7-1مهارت خود آگاهی
2-7-1-1 نظریه های مربوط به مهارت خود آگاهی اهمیت کنش های خود محورانه
خودسازگاری
تمایل به شناخت سازگار)تنافرشناختی(
انواع عزت نفس
عزت نفس باال وواقعی:
عزت نفس باال وکاذب:
عزت نفس پایین و واقعی:
عزت نفس پایین وکاذب:
فشار گروه:
2-7-2 مهارت همدلی
2-7-3 مهارت رابطه موثر)ارتباطات اجتماعی(
اهمیت ارتباطات اجتماعی
-1حمایت عاطفی:
-2حمایت عملی:
-3حمایت اطالعااتی و راهنماایی:
-4حس تعلق به گروه:
2-7-4مهارت روابط بین فردی)ارتباطات بین فردی(
رفتارهای مشترک در برقراری ارتباط بین فردی
تبسم:
2برخورد خوش
3تماس
چشمی
4رفتارهای غیر کالمی:
2-7-5 مهارت تصمیم گیری
2-7-6مهارت حل مسئله
2-7-6-1نظریه های مربوط به حل مسئله رویکرد گشتالت1
تئوری محرک و پاسخ2
مدل های خبرپردازی1
1جهت گیری کلی نسابت باه مسااله:
2شناسایی کامل مشاکل:
3ارائه راه حل های مختلف
4ارزیابی راه حل ها:
-5اجرای راه حل وبازبینی
تعریف وفرموله کردن مساله:
ایجاد راحل های بدیل:
تصمیم گیری:
بررساای:
2-7-7 مهارت تفکر انتقادی
2-7-8 مهارت تفکر خالق
زمان:
تنهایی وخلوت
تشویق
محیط محرک:
رابطه غیر سلطه ای والدین –کودک:
روش های پرورش کاودک
فرصت های کسب معلوماات
اجزای تفکر خالق عبارتند از:
مراحل تفکر خالق
موانع تفکر خالق:
2-7-9 مهارت مقابله با هیجان
انواع هیجانات واحساسات در کودک
الف:شادی
ب
: عصبانیت:
پ-غمگینی:
ت-ترس:
2-8 مسئله چیست؟
2-9 تاریخچه مهارت حل مسئله
2-10 فرایندهای حل مسئله
-1درک مسئله)تجسم وباز نمایی مسئله(
-2برنامه ریزی عمال)طراحی یاا نقشاه کشایدن بارای حال مسئله(
-3انجام عمل)اجرای نقشه(
-4بازنگری موقعیت)کنترل(
2-11 انواع مسئله
2-11-1 حل مسئله هم گرا
2-11-2 حل مسئله واگرا
2-12 رویکرد شناختی حل مسئله
2-13 سالمت عمومی
2-14 توصیف وتعریف سالمت عمومی
2-15 اهمیت سالمت
2-16 دیدگاه های مختلف درباره سالمت عمومی
2-16-1 دیدگاه زیستی روانی اجتماعی
2-16-2 دیدگاه فراخنای زندگی)طول عمر(
2-16-3 مکتب زیست گرایی
2-16-4 مکتب روان تحلیل گری دیدگاه آلفرد آدلر
دیدگاه اریک اریکسون
دیدگاه اریک فروم
دیدگاه کارل یونگ
2-16-5 مکتب انسان گرا
2-16-6 مکتب رفتار گرایی
2-16-7 مکتب هستی گرایی
2-16-8 مکتب شناختی
2-17 تحقیقات انجام شده داخلی وخارجی
2-17-1 تحقیقات داخلی
2-17-2 تحقیقات خارجی
فهرست منابع
ادبیات نظری وچارچوب مبانی نظری مفاهیم،تعاریف،ونظریه های مهارت زندگی ومهارت حل مسئله
1-2پیش درآمد مهارت توانایی حل مشکالت اارا روی انسان،تاثیرااازنده ای
درایجاد اعتمادبه نفس وکسب آرامش آدمی دارد وباه انساان
11
نیرویی ویژه وانگییه ای منااب برای مواجهاه ااازنده باا مشکالت هدیه می نماید.
حل مساله از نرر دانشمندان درباتترین اطخ اعالیاف هاای شناختی انسان قراردارد ونیازمناد یا امسامه اعالیتهاای تضصصی وداشتن بسیاری از توانمنادیهای شضصایتی اااف.برخی
مسایل رودر روی آدمای دارای راحال هاای اااده متااثر از تجربیات ودانسته های قومای آدمای اااف اماا آن دااته از مسایل که به اادگی قابل حل نیستند موید آنند کاه یاااتن راحل درحوزه دانش وتجربه ارد نیسف،لذاباید اطالعات جدیدی اراهم آید.مفهوم صحیح مشکل ارایه شود وبه مشکل وراه حال مشکل به صورت عمیق نگریساته شاود.ویا اینکاه از اطالعاات پیشین درترکیوی تازه ومتنااب باموقعیف جدید بهره گراتاه شود.)دریر وهمکاران1،.)2005
مسایل ومشاکالت بسایاری در زنادگی انساان وجاود دارد کاه نیازمند تالش برای کنار آمد با آن وحل آنهااف.زندگی بدون مشکل وااترر وجود ندارد ودر واق آنده در شکل ااضتی یااا مشکالت زندگی تجربه مای شاود،وهره واقعای ومنطقای زنادگی ااف.وجود مشکل در زندگی امری طویعای اااف.هنر زنادگی در توانایی ومهارت درحل مشکالت وکنار آمدن با آنهااف.درواق خوشوضتی انسان درآن نیسف کاه باا های مشاکل ومسااله ای روبرو نشود بمکه در آن ااف که باه هنگاام رویاارویی باا آنها مهارت وتوانایی حل آنها را داشته باشد.
بع ی از ااراد در مقابال کاووکترین مسااله ومشاکل دواار ناراحتی،تنش وپریشاانی مای گردناد وقاادر باه برطارف آن نیسااتند.این گونااه ااااراد مسااتعد انااوا آااایب هااای روانی،راتاری واجتماعی هستند که با بحران های بسیاراضتی روبرو می شوند وتوانایی آن را دارند که با مواقیف آنهااا را پشف ار بگذارند.یکی از دتیمی که آنها را توانمند ماای اازد وامکان مواقیف را دربحران ها ااراهم مای آورد ایان ااف که از روشاهای صاحیحی ج هف حال مسائمه اااتفاده مای کنند.درحالیکه اارادی که به هنگام رویاارویی باا مشاکالت دوارپریشانی می شوندااقد این توانایی می باشاند.اینگونه ااراد درصورت وجود مشکل خود راضاعیف یاا بای کفایاف مای دانند،خود را ارزنش می کنند،بدون تفکروتحمل وعجوتنه عمل می کنند ویا ازمشکل ارار می کنند وقادرت تفکار در ماورد راه حااال هاااای مناااااب تااار وااااازگارانه تااار را ندارند.)دریروهمکاران،.)2005
1- Dryr et al
12
2-2 تعریف مهارت مهارت یعنی داشتن تواناایی هاای تزم بارای انجاام صاحیح
کار.ارد ماهر به کسی گفته می شودکه تواناایی انجاام یا کار را به شکمی صحیح ودراف داشته باشد.برای اینکه بتوان گفف کسی در کاری مهارت دارد تزم ااف کاه دو عممال زماان وخطا نیی در نرر گراته شود.به عنوان م ال رانناده مااهر کسی ااف که برای رایدن به مقصد حداقل زمان را صرف نموده وکمترین خطا را نیی مرتکب شود.با ی تاینیسف مااهر کسای ااف که با آموزش وتمرین می تواند باه راحتای و باه نحاو احسن ودر کمترین زماان مطالاب را تایام نمایاد وکمتارین اشتواه تاینی را نیی داشته باشد.می توان گفف برای رایدن به مهارت درامری هم بایداز دانش کااای در آن امار آگااه بود وهم با تودیل وتاداوم آن داناش را باه راتاار وعمال تودیل نمود.پس اصل وااار مهارت آموزی آن اااف کاه داناش یاد گراته شده مورد تمرین ومماراف قرار گیرد.
در بحث مهارتهای زندگی آن داته از مهارت ها وتوانایی ها مطرح می باشد که آموختن وعمل به آن برای ی زندگی موااق تزم وضروری می باشد.با کسب این مهارت ها اارد در زنادگی دوار کمترین مشکالت شده ومی تواند به راحتای باا دیگاران ارتواط برقرار کرده ودر حداقل زماان مساایل خاود را حال کرده وتصمیمات منااب را اتضا نماید.)طارمیان ،.)1378
2-3 مفهوم وتعریف مهارتهای زندگی
مهارت های زندگی مهارتهاای اجتمااعی هساتند کاه کودکاان ونوجوانان باید آن ها را یاد بگیرند تا بتوانند در مورد خود وانسانهای دیگار وکال اجتماا بطاور ماوثر ،شایساته ومطمئن عمل نمایند.)نی پرور،.)1381
طارمیان وهمکاارانش در مقالاه ای مهاارت هاای زنادگی را مجموعه ای از توانایی هایی کاه زمیناه ااازگاری وراتاار ومفید را اراهم می آورند،تعریف کردند.آن ها معتقدند این توانایی ها ارد را قادر مای ااازدتا مسائولیف نقاش هاای اجتماااعی خااود را بنذیرنااد وباادون لطمااه زدن بااه خااود ودیگران،خوااته ها،انترارات ومشکالت روزاناه خاود نماوده وبه ویژه در روابط بین اردی به شکل موثری عمل نمایند.
)موریس ایی.الیار از دانشگاه راتگرز امریکا ومولف کتااب «تصمیم گیری های اجتماعی ورشد مهارتهای زندگی»مفهوم عام از مهارت زندگی می دهدو می گوید مهارت زندگی یعنی ایجاد روابااط بااین اااردی منااااب وموثر،انجااام اعالیتهااای اجتماعی،انجام تصمیم گیری صحیح وحل تعارض ها وکشمکش هاا
بدون توال به اعمالی که به خود ودیگران صادمه زناد.)نی پرور،.)1381
مواسه بریتانیایی تاکاد1تعریف دیگری از مهارت های زندگی را به شکل زیرارایه می دهد مهارتهای شضصیتی واجتماعی کاه کودکاان ونوجواناان بایاد
آنها را یاد بگیرندتا بتوانند در ماورد خاود وانساانهای دیگاار وکاال اجتمااا بااه طااور موثروشایسااته ومطماائن عماال نمایند.دهستانی مهارتهای زندگی را مجموعه ای از مهارتها وشایستگی های اردی وگروهای مای داندکاه اااراد را بارای زیستن در این هیاره توانمند می اازد.همیمان با یاادگیری تسمط وااتمرار در این مهارت ها،ارد عالوه بار راایدن باه آرامش وتعادل در زندگی اردی واجتماعی،به ایفاای نقاش در زندگی خود می پردازد وبا مسئولیف پذیری وپااضگویی منااب به نیازهای ااردی واجتمااعی زنادگی انساان امروز،الگاوی متفاوتی از زندگی یا انساان آگاه،آزاد،مسائولیف پاذیرو تجربه گرا را به نمایش می گذارد.
ادبیات نظری و چارچوب مبانی نظری مفاهیم، تعاریف و فرایند مدیریت استراتژیک منابع انسانی
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 317 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 89 |
ادبیات نظری وچارچوب مبانی نظری مفاهیم،تعاریف وفرایند مدیریت استراتژیک منابع انسانی در 89 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
فهرست مطالب و بخشی از متن :
ادبیات نظری وچارچوب مبانی نظری مفاهیم،تعاریف وفرایند مدیریت استراتژیک منابع انسانی
مدیریت استراتژیک منابع انسانی
مقدمه
2-1-2) تعریف مدیریت منابع انسانی
2-1-3) جنبه های سخت مدیریت منابع انسانی
2-1-4) جنبه های نرم مدیریت منابع انسانی
2-1-5) تاریخچه مدیریت منابع انسانی
2-1-6) اهداف مدیریت منابع انسانی
2-1-7) فعالیتهای اصلی مدیریت منابع انسانی
الف) سازمان
ب) روابط شغلی
ج) مدیریت عملکرد
د) توسعه منابع انسانی
ه) مدیریت پاداش
و) روابط کارکنان
شکل 2-2) وظایف عمده اجرایی منابع انسانی
2-1-8) عناصر یا اجزاء اصلی سیستم مدیریت منابع انسانی بر اساس نگرش استراتژیک
2-1-8-1) نظام تامین وتعدیل منابع انسانی
2-1-8-2) نظام بهسازی منابع انسانی
1- آموزش
2- پرورش
3- تعلیم و تربیت
4- یادگیری
2-1-8-3) نظام نگهداری منابع انسانی
2-1-8-4) نظام کاربرد منابع انسانی
2-1-8-5) نظام روابط کار
2-1-9) نظام روابط کار
1) مزیت رقابتی:
نوآوری
کیفیت
رهبری هزینه ها
2) قابلیتهای متمایز:
3) هماهنگی استراتژیک:
الف) قصد استراتژیک:
ب) استراتژی منبع محور
ج) قابلیت استراتژیک
2-1-10) واقعیت فرآیند طراحی استراتژی
2-1-11) نگرش سیستماتیک به طراحی استراتژی
2-1-12) تعریف مدیریت استراتژیک
2-1-13) مراحل مدیریت استراتژیک
2-1-14) مفهوم برنامه ریزی استراتژیک
2-1-15) خصوصیات برنامه ریزی استراتژیک
2-1-16) مزایا و محدودیت های برنامه ریزی استراتژیک
2-1-17) پیوند میان برنامه ریزی راهبردی و منابع انسانی
2-1-18) تعریف مدیریت استراتژیک منابع انسانی
2-1-19) اهداف مدیریت استراتژیک منابع انسانی
2-1-20) مفهوم برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی
2-1-21) فرآیند برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی با رویکرد اجرایی
مرحله اول: تجزیه و تحلیل عوامل محیطی (برون سازمانی)
1) محیط اقتصادی :
) محیط اجتماعی- فرهنگی :
3 (محیط سیاسی
4 (نوع و ماهیت تکنولوژی:
5 (روندهای عرضه منابع انسانی:
مرحله دوم: شناخت و تجزیه و تحلیل اهداف و استراتژی مؤسسه
مرحله سوم : تجزیه و تحلیل اهداف
مرحله چهارم : تجزیه و تحلیل منابع انسانی موجود
1 (ویژگیهای کمی و کیفی منابع انسانی:
2 ( فرهنگ سازمانی:
3) ساختار سازمانی:
مرحله پنجم: استراتژی منابع انسانی
مرحله ششم :پیشبینی منابع انسانی مورد تقاضا
2-1-23-1) روش جهان شمول (بهترین روش یا روش برتر)
2-1-23-2) روش بهترین هماهنگی (روش اقتضایی)
2-1-23-3) روش جمع کردن (ترکیبی)
2-1-24) مدلهای های طراحی و تدوین استراتژی منابع انسانی
2-1-24-1) مدلهای عقلایی یا منطقی (مبتنی بر استراتژی سازمان)
2-1-24-2) مدلهای فزاینده یا واقعی (مبتنی بر عوامل ویژه مدیریت منابع انسانی)
2-1-24-2-1) مدل مبتنی بر کنترل کارکنان
الف) الگوهای استراتژیک مبتنی بر«کنترل فرایند »:
ب) الگوهای استراتژیک مبتنی بر «کنترل بازده »:
2-1-24-2-2) مدل مبتنی بر بازار کار
2-1-24-3) مدل یکپارچه تدوین استراتژی منابع انسانی
2-1-24-3-1) انواع استراتژی های موجود در مدل یکپارچه تدوین استراتژی منابع انسانی
2-1-25) مدل های مدیریت استراتژیک منابع انسانی
2-1-25-1) مدل مدیریت تعهد بالا
2-1-25-2) مدل مدیریت عملکرد بالا
2-1-25-3) مدل مدیریت مشارکت بالا
2-1-25-4) مدل 5P مدیریت استراتژیک منابع انسانی
2-1-25-5) مدل رایت و اسنل
2-1-25-6) مدل نو، هولنبک، گرهارت و رایت
2-1-25-8) مدیریت استراتژیک منابع انسانی ملو
2-1-26) مدلهای مدیریت منابع انسانی در عصر جهانی سازی
2-1-27) مدیریت منابع انسانی سنتی در مقابل مدیریت منابع انسانی استراتژیک
2-1-28) فرآیند ها و کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی
2-1-29) تاثیر مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمان
مدیریت استراتژیک منابع انسانی
مقدمه
ما اغلب از نظر منابع نظیر سرمایه، زمین، انرژی، تجهیزات و... با محدودیت رو به رو هستیم ولی با داشتن منبع عظیم و نامحدود چون قدرت خلاقیت و نوآوری می توان برگ برنده ای در بازارهای رقابتی داشت و بر پایه آن دنیای بهتری را ساخت. لذا مدیریت منابع انسانی قسمتی عمده از قلمرو علم و هنر مدیریت را تشکیل می دهد که با نگرشی استراتژیک به آن به یک اندیشه آینده نگر، نوآور و تحول گرا دست پیدا خواهیم کرد و بر نقش وظایف منابع انسانی در جذب و تامین منابع انسانی، پرورش و بهسازی، حفظ و نگهداری و بالاخره به کارگیری بجا و موثراین منبع مهم استراتژیک بیش از پیش پی خواهیم برد. پس باید به سطح فعالیت منابع انسانی توجه زیادی داشت تا سازمانها دراین موقعیت حساس رقابتی حفظ شوند و آن را از وظایف اداری به سوی همسو شدن (شریک شدن) با سطح استراتژی کسب و کار و به عنوان یک تصمیم گیرنده مهم ارتقا داد. فلسفه مدیریت منابع انسانی، اجرای مأموریت سازمان و کامیابی آن را در گرو وجود کارکنان به مثابه ارزشمندترین عنصر سازمان، پیوند بین سیاستها و فرآیندهای منابع انسانی با هدفها و طرحهای استراتژیک، حاکمیت فرهنگ و ارزشهای سازمانی و سرانجام، هدفهای مشترک و یک پارچه در میان همگان می داند.
2-1-2) تعریف مدیریت منابع انسانی
مدیریت منابع انسانی، مدیریت انسانها را درحدود رابطه کارمند-کارفرما مدنظردارد. این مدیریت عموما بایکی ازدو منظور" استفاده کارا ازانسانها دردستیابی به اهداف استراتژیک سازمان" یا " ارضای نیازهای فردی کارکنان " صورت می گیرد (نوری، 1381).
مدیریت منابع انسانی را شناسایی، انتخاب، استخدام، تربیت و پرورش نیروی انسانی به منظورنیل به اهداف سازمان تعریف کرده اند (سعادت، 1390).
هم چنین عبارتست از مدیریت واداره استراتژیک وپایدار با ارزشترین دارایی های شرکت یا سازمان یعنی کارکنانی که در یک جا کار می کنند ومنفرداً در کنار هم به سازمان در وصول به اهدافش کمک می کنند. استوری[1] معتقد است که باید بین جنبه های سخت و جنبه های نرم مدیریت منابع انسانی تفاوت قایل شد (آرمسترانگ، 1381).
2-1-3) جنبه های سخت مدیریت منابع انسانی[2]
این جنبه ها بروجوه کمی محاسباتی و تجاری به شیوه های عقلایی همانند سایرعوامل اقتصادی تاکید میکنند.جنبه سخت مدیریت منابع انسانی با فلسفه مبتنی برکسب و کار[3] سازگار است وتاکید می کند کارکنان را باید مدیریت و هدایت کرد تا بتوان از آنها ارزش افزوده حاصل نمود تا بنابراین بتوان برای شرکت مزیت رقابتی خلق کرد. فلسفه مبتنی بر کسب و کار، کارکنان را سرمایه ای اساسی می داند که می توان با سرمایه گذاری روی آنها و توسعه و آموزش آنان، سود بدست آورد. فامبرن[4] و برخی دیگر از صاحب نظران به صراحت کارگران را یک منبع کلیدی دیگر می دانند که باید به خوبی از آنها بهره برداری نمود (آرمسترانگ، 1381).
2-1-4) جنبه های نرم مدیریت منابع انسانی[5]
جنبه های نرم مدیریت منابع انسانی از مفاهیمی چون مکتب روابط انسانی، تاکید بر ارتباطات، انگیزش و رهبری، ریشه و نشات گرفته است. همان طور که استوری می گوید: جنبه های نرم مدیریت منابع انسانی عبارتست از با کارکنان مثل دارایی های با ارزش رفتار کردن، تعهد، سازگاری و مهارتهای آنها را موجب و نبع مزیت رقابتی شرکت دانستن. این نگرش به مدیریت منابع انسانی بر بدست آوردن و جلب تعهد، قلب وفکرکارکنان ازطریق مشارکت دادن آنها، ارتباطات ودیگر روشهای مناسب تاکید می کند (آرمسترانگ، 1381).
[1] Storey
[2] Hard version of hrm
[3] Business oriented philosophy
[4] fomburn
[5] Soft version of hrm
ادبیات نظری و چارچوب مبانی نظری مفاهیم، ابعاد و شاخص های سلامت اجتماعی
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 106 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 78 |
ادبیات نظری وچارچوب مبانی نظری مفاهیم ،ابعادوشاخص های سلامت اجتماعی در 78 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
فهرست مطالب و بخشی از متن :
ادبیات نظری وچارچوب مبانی نظری مفاهیم ،ابعادوشاخص های سلامت اجتماعی
سلامت اجتماعی
2-2-1- مفهوم سلامت اجتماعی فردی
2-2-2- ابعاد سلامت اجتماعی فردی
2-2-2-1- انسجام اجتماعی
2-2-2-2- پذیرش اجتماعی
2-2-2-3- مشارکت اجتماعی
2-2-2-4- انطباق اجتماعی
2-2-2-5- شکوفایی اجتماعی
2-2-3-4- مقیاس¬های برگزیده¬ی ساختار اجتماعی
2-2-3-5- شاخص آسایش و رفاه اجتماعی ورمونث
2-2-3-6- شاخص کیفیت زندگی
2-2-4- بررسی مطالعات مرتبط با سلامت اجتماعی در ایران
1. بر اساس شاخص کیفیت زندگی سال 2010؛
2. شاخص ترکیبی سلامت اجتماعی در ایران:
3. بر مبنای شاخص ترکیبی سلامت اجتماعی؛
4. بر اساس شاخص توسعه¬ی انسانی سال 2011؛
5. احتشامی اکبری(1383)؛
2-2-6- مدل پیشنهادی سنجش سلامت اجتماعی در ایران (مدل نظری)
پیشینه پژوهش
منابع فارسی
REFERENCES
مبانی نظری سلامت اجتماعی
برای مفهوم «سلامت اجتماعی[1]» میتوان دو سطح در نظر گرفت. یکی «سطح کلان» که دربر دارندهی شاخصهای سلامت جامعه است و در این معنا سلامت اجتماعی را می توان معادل «جامعه ی سالم» در نظر گرفت که در آن شاخصهایی چون میزان فقر، آموزش، جرم، آلودگی های زیست محیطی، آزادیهای مدنی و غیره را می توان برای کل جامعه در نظر گرفت و سطح دیگر، «سطح خرد» است که به بررسی سلامت اجتماعی فردی با شاخصهایی چون میزان ارتباطات و تعاملات فردی، مهارت های اجتماعی، سازگاری، انطباق با محیط و غیره می پردازد. سطح اول به سلامت اجتماعی جامعه و دومی به سلامت اجتماعی افراد نظر دارد.
2-2-1- مفهوم سلامت اجتماعی فردی
مفهوم سلامت اجتماعی، مفهومی است که در کنار ابعاد جسمی و روانی سلامت، مورد توجه قرار گرفته است. بلوک و برسلو[2] (1971) برای اولین بار در پژوهشی به مفهوم سلامت اجتماعی می پردازند. آن ها سلامت اجتماعی را با «درجه ی عملکرد اعضای جامعه» مترادف کرده و شاخص سلامت اجتماعی را ساختند. آن ها تلاش کردند تا با طرح پرسش های گوناگون در ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی سلامتی فردی، به میزان فعالیت و عملکرد فرد در جامعه برسند.
این مفهوم را چند سال بعد دونالد[3] و همکارانش در سال 1978 مطرح کردند و استدلال آن ها این بود که سلامت، امری فراتر از گزارش علایم بیماری، میزان بیماری ها و قابلیت های کارکردی فرد است. آن ها معتقد بودند که رفاه و آسایش فردی امری متمایز از سلامت جسمی و روانی است. بر اساس برداشت آنها سلامت اجتماعی در حقیقت هم بخشی از ارکان وضع سلامت محسوب می شود و هم میتواند تابعی از آن باشد (به نقل از امینی رارانی، 1389).
طبق نظر کییز[4]، حلقهی مفقوده در تاریخچهی مطالعات مربوط به سلامت، پاسخ به این سؤال است: آیا ممکن است افراد، کیفیت زندگی و عملکرد شخصی خود را بدون توجه به معیارهای اجتماعی، ارزیابی کنند؟ کییز در پاسخ به این سؤال، مفهوم سلامت اجتماعی را به عنوان یکی از ابعاد سلامت مطرح میکند. طبق تعریف وی سلامت اجتماعی عبارت است از: ارزیابی و شناخت فرد از چگونگی عملکردش در اجتماع و کیفیت روابطش با افراد دیگر، نزدیکان و گروههای اجتماعی که عضو آنهاست (کییز، 2004).
لارسن[5] (1996) سلامت اجتماعی را به عنوان ارزیابی فرد از کیفیت روابطش با خانواده، دیگران و گروههای اجتماعی تعریف میکند و معتقد است که مقیاس سلامت اجتماعی، بخشی از سلامت فرد را می سنجد که نشانگر رضایت یا نارضایتی فرد از زندگی و محیط اجتماعی است و در واقع شامل پاسخ های درونی فرد (احساس، تفکر و رفتار) میشود.
به طور ضمنی، مفهوم سلامت اجتماعی کمتر شبیه به ابعاد جسمی و روانی سلامت است؛ اما در کنار سلامت جسمی و روانی، این نوع از سلامت نیز یکی از سه رکن اساسی اکثر تعریف های سلامتی است. تا حدودی این بدین دلیل است که سلامت اجتماعی هم به ویژگی های جامعه بر می گردد و هم به خصوصیات افراد. جامعه زمانی سالم است که فرصت و دسترسی برابر برای همه به خدمات و کالاهای اساسی وجود داشته باشد تا افراد جامعه به عنوان یک شهروند، عملکرد کاملی داشته باشند. نشانگرهای سلامت جامعه، ممکن است شامل عمل به قانون، برابری در ثروت، مشارکت در تصمیم گیری و سطح سرمایه ی اجتماعی باشد. سلامت اجتماعی افراد به سطح رفاه و آسایش در رابطه با چگونگی بودن در کنار دیگران، چگونگی واکنش افراد دیگر با فرد و چگونگی تعامل فرد با نهادهای اجتماعی و آداب و رسوم اجتماعی اشاره دارد.
مطالعهی مربوط به سلامت با استفاده از مدلهای زیستی، بیشتر بر وجه خصوصی از سلامت تأکید دارند؛ ولی افراد در درون ساختارهای اجتماعی و ارتباطات، قرار دارند و با چالش ها و تکالیف اجتماعی بی شماری رو به رو هستند. کییز (2004) معتقد است بهداشت روانی، کیفیت زندگی و عملکرد شخصی فرد را نمیتوان بدون توجه به معیارهای اجتماعی، ارزیابی کرد و عملکرد خوب در زندگی چیزی بیش از سلامت روانی، هیجانی و شامل تکالیف و چالشهای اجتماعی است.
سلامت هیجانی بیانگر رضایت و عاطفهی مثبت فرد در ارتباط با زندگی به معنای کلی (نه فقط زندگی اجتماعی) است. ابعاد سلامت روانی یک بازتاب درونی از سازگاری فرد و دیدگاهش نسبت به زندگی را بیان میکند. تنها یکی از 6 بعد سلامت روان (روابط مثبت با دیگران)، بیانگر توانایی برقراری و حفظ روابط صمیمی و اطمینان بخش بین فردی است؛ لذا در حالی که سلامت روانی و هیجانی بیانگر بعد خصوصی و شخصی ارزیابی های عملکرد فرد است، سلامت اجتماعی بیشتر به ابعاد اجتماعی و عمومی که افراد توسط آن عملکردشان را در زندگی ارزیابی می کنند، توجه دارد. ابعاد سلامت اجتماعی در مقایسه با بهداشت روانی و هیجانی، ممکن است کمتر بیانگر بهداشت روانی فرد باشند؛ اما تعریف کلی سازمان بهداشت آمریکا از بهداشت روانی، شامل ابعاد خاصی از قبیل فعالیت های پربار، روابط بالنده و توان انطباق با تغییرات می شود که همگی بیانگر ارتباط کامل فرد با اجتماع و زندگی اطرافش است (کییز، 2004).
از نظر تجربی، مفهوم سلامت اجتماعی ریشه در ادبیات جامعه شناسی ناهنجاری و بیگانگی اجتماعی دارد، اما مطابق مدل سلامت، نبود ناهنجاری و بیگانگی اجتماعی، دلیلی کافی برای وجود سلامت اجتماعی جامعه نیست. کییز (1998) در یک تحلیل عاملی گسترده یک مدل 5 بعدی قابل سنجش از سلامت اجتماعی ارائه داد. طبق این ابعاد، فرد سالم از نظر اجتماعی زمانی عملکرد خوبی دارد که اجتماع را به صورت یک مجموعه ی معنادار، قابل فهم و دارای نیروهای بالقوه برای رشد و شکوفایی بداند. احساس کند که متعلق به گروه های اجتماعی است و خود را در اجتماع و پیشرفت آن شریک بداند. محتوای مقیاس سلامت اجتماعی، طیف مثبتی از ارزیابی تجارب فرد در جامعه است. این مقیاس جدید با مقیاس های سلامت اجتماعی بین فردی (مثل پرخاشگری و حمایت اجتماعی) و سطح اجتماعی (مثل فقر و جایگاه اجتماعی) تفاوت دارد.
1. Social Health.
2. Belloc & Breslow.
3. Donald.
1. Keyes C.
2. Larson J. S.
ادبیات نظری و چارچوب مبانی نظری مدیریت زنجیره تامین و قابلیت ردیابی
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 114 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 48 |
ادبیات نظری وچارچوب مبانی نظری مدیریت زنجیره تامین وقابلیت ردیابی در 48 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
فهرست مطالب و بخشی از متن :
ادبیات نظری وچارچوب مبانی نظری مدیریت زنجیره تامین وقابلیت ردیابی
فصل -2 ادبیات نظری و پیشینه تحقیق................................................................................................... 21
-1-2 ادبیات نظری.................................................................................................................. 21
-1-1-2 مقدمه.............................................................................................................................. 21
21.............................................................................................................................. ERP -2-1-2
-1-1-2 مدیریت زنجیره تامین.......................................................................................................... 27
-1-1-2 قابلیت ردیابی ....................................................................................................................
12
2-2- مرور پیشینه ..............................................................................................................
11
-1-2-2 خالصه مرور پیشینه .............................................................................................................
11
-1-2 نتیجهگیری ....................................................................................................................
12
-1-2 ادبیات نظری
-1-1-2 مقدمه
فصل دوم این پژوهش به مرور ادبیات موضوع اختصاص یافته است. هدف از تدوین این فصل، ایجاد بستری نظری و تئوریک در زمینه مدیریت موجودی، مدیریت زنجیره تأمین و قابلیت ردیابی و نقش آن در صنایع مختلف بویژه در صنعت مواد غذایی میباشد.
تمامی شرکتها در سطح دنیا دارای فرایندهایی میباشند که منجر به ارائة محصوالت و خدمات به مشتریان میشود. فرایندهای سازمان به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم میشوند. فرایندهای داخلی ارتباط اجزای داخلی سازمان را پشتیبانی میکند و فرایندهای خارجی منجر به ارتباط اجزای داخلی سازمان با عناصر خارج از مرزهای سازمان میشود. ERP برای کنترل فرایندهای داخلی سازمان استفاده میشود تا به کنترل منابع انسانی، ماشین آالت و تجهیزات، تولید، موجودی و محصول نهایی بپردازد. در حالیکه SCM برای پشتیبانی از فرایندهای خارجی مانند ارتباط با تأمینکننده بکار میرود. قابلیت ردیابی بین فرایندهای مختلف داخلی و همچنین فرایندهای داخلی و خارجی ارتباط برقرار میکند. در ادامه به معرفی هر یک از این واژگان کلیدی میپردازیم. در انتهای فصل نیز چارچوب مبانی نظری بیان گردیده است.
ERP -2-1-2
ERP نوعی از سیستمهای یکپارچه فناوری اطالعات است که در بسیاری از سازمانها بویژه در شرکت های بزرگ و چند ملیتی یافت میشود .[12] سازمانهای امروزی در جهت جهانی شدن رقابت میکنند بطوریکه این رقابت به سطح بی سابقهای رسیده است. در بازارهای رقابت جهانی، سازمانها به یافتن راه حلهای کسب و کار بهتر با ساختاری انعطاف پذیر و قابل اطمینان نیازمندند. بسیاری از زیرساختهای سازمانی و تشکیالتی توسط سیستمهای اطالعاتی توانمندتر شده اند. با اداره مؤثر این فرایندها، مزایای رقابتی میتواند از طریق کاهش هزینه، افزایش تولید و بهبود خدمات به مشتریان حاصل شود. در چند دهه گذشته به راه حل متمرکزی که فرایندهای کاری را بهبود میبخشد، گرایش پیدا شده است. این راه حل عبارتست از برنامه ریزی منابع سازمان یا به اختصار .ERP سیستمهای برنامهریزی منابع سازمان، سیستم های اطالعاتی پیکربندی شدهای میباشند که اطالعات و فرایندهای مبتنی بر اطالعات را در داخل و در میان نواحی کاری سازمان، یکپارچه میکنند .[13] در واقع ERP یک راه حل یکپارچه استراتژیک مبتنی بر فناوری اطالعات برای مدیریت و برنامه ریزی منابع سازمان است. توان ERP را باید در طراحی فرایندهای سازمانی در یک مدل کارآمد از سازمان و در کسب موفقیت برای دستیابی به تجربیات برتر جستجو کردنه، در بکارگیری نرم افزارهای تراکنشی که عمدتاً در سطح فرایندهای عملیاتی روزمره محدود شده باشند .[14] یک طرح کلی از تکامل سیستمهای اطالعاتی ERP در ذیل بیان شده است.
•برنامه ریزی منابع سازمان توسعه یافته و یا ERPII، یکپارچه سازی برنامههای
کاربردی یا EAI، یکپارچه سازی فرایندهای کسب و کار یا BPI
2000
•برنامه ریزی منابع سازمان ERP
1990
•برنامه ریزی منابع تولید MRPII
1980
•برنامه های کاربردی برای کنترل موجودی
1960
شکل :1طرح تکاملی سیستمهای اطالعاتی ERP
-1-2-1-2 سیستمهای ERP مبتنی بر فناوری اطالعات
در یک دهه گذشته شاهد تغییرات بسیار وسیع و پرشتابی در صحنه تجارت بودهایم. با کمرنگ شدن فاصله زمانی و مکانی در فضای فناوری اطالعات، کانونهای مختلف کسب و کار در اقصی نقاط جهان به یکدیگر نزدیک شده و گویا پهنه جهانی به یک بنگاه فعال اقتصادی تبدیل شده است. امروزه، سازمانها با بازارهای جدیدی روبرو هستند که قوانین سازوکارهای جدید بر آنها حکمفرما گشته است. در این بازارها، رقابتهای جدیدی مطرح شده و انتظارات رو به رشد مشتریان از ویژگیهای جدی آن محسوب میگردد. بازاریابیهای الکترونیکی و دریافت سفارشات از طریق اینترنت1، اینک در ردیف روشهای معمول مدیریت امور مشتریان در بسیاری از سازمانها و بنگاههای بازرگانی است. برخورداری از اطالعات، دیگر از مزایای عمده سازمانها محسوب نمیگردد بلکه استفاده بهینه از انبوه اطالعات گراگرد سازمان از دغدغههای اصلی مدیران ارشد میباشد. استفاده بهینه از اطالعات نیز میسر نمیگردد مگر با برپایی سیستمهای اطالعاتی کارا و یکپارچه؛ بطوریکه بتواند تمامی فعالیتهای سازمان را پوشش داده و به موقع در اختیار مصرف-کنندگان قرار دهد.
راهحلهای ERP، سیستمهایی هستند که اطالعات سازمان را با استفاده از فناوری اطالعات در تمام حوزه ها بصورت یکپارچه و با ساختاری شناور جمعآوری نموده و با استفاده از برنامه ریزی خاص، این اطالعات و نتایج برنامهریزی را در اختیار کاربران در تمام سطوح سازمان قرار میدهد. بدینسان با وسعت بخشیدن به
1 e-business
ادبیات نظری و پیشینه تحقیق
حوزه کاری ERP و برقراری ارتباط آن با حوزههای تأمین کنندگان، توزیع کنندگان و مشتریان، میتوان زمینه را برای برقراری کسب و کار الکترونیکی مهیا نمود .[14]
ERP را میتوان به عنوان نرم افزار یکپارچهای تعریف نمود که دارای اجزاء و ماژولهایی برای برنامهریزی، تولید، فروش، بازاریابی، توزیع، حسابداری، مدیریت منابع انسانی، مدیریت پروژه، مدیریت خدمات و نگهداری و تعمیرات، مدیریت حمل و نقل و بازرگانی الکترونیک است. معماری و ساختار ERP بگونهای است که اطالعات را در سطح سازمان یکپارچه نموده و جریانی روانی از اطالعات بین بخشهای مختلف ارائه میدهد .[13]
2 سیستمهای تشکیل دهنده ERP
سیستمهای ERP شامل مجموعههای گوناگون و متعددی است که یکپارچگی آنها اهمیت و ارزش مضاعفی را برای سازمان و شاخههای مختلف آن پدید میآورد، این مجموعهها شامل:
الزم به ذکر است که این تقسیمبندی مطلق نیست و میتواند در سازمانهای مختلف به تناسب نوع و وسعت فعالیتهایی که در حال انجام است تغییر کند.
-1-2-1-2 اجزای تشکیل دهنده ERP
-1-2-1-2 ویژگیهای ERP
ما به بحث در مورد ردیابی/پیگیری میپردازیم. ردیابی و پیگیری به مفهوم قابلیت ردیابی اشاره دارد که در مباحث آتی بدان میپردازیم. [15]
هایی است که به کاهش هزینههای خرید و نگهداری و توزیع کاال منجر میشود. موجودیها به خودی خود داراییهای سود آوری نیستند و تنها در صورت فروش، ایجاد درآمد میکنند اما با اعمال مدیریت موجودی ها که در حقیقت، حفظ تداوم نظم در هماهنگی فعالیتهای تولید و فروش و جلوگیری از توقف عملیات به علت کمبود موجودیها است، به نوعی روند سودآوری محقق میگردد. موجودی در این زمینه عبارتند از مواد اولیه، کار در فرایند (WIP)، نیمهساخته، مونتاژ شده، محصول نهایی، MRO )تعمیر و نگهداری، تعمیر و لوازم عملیاتی( همیشه موجودی در انبار وجود دارد زیرا که عرضه و تقاضا نمیتواند در همه زمان ها، بطور کامالً یکسان باشد. این خدمات، در داخل شرکت 1 هدف را دنبال میکنند.
انواع مختلفی از سیستمهای کنترل موجودی وجود دارد، که در برای برنامهریزی و کنترل موجودی استفاده میشود. برخی از رایجترین آنها همیشگی، دورهای، برنامهریزی مواد مورد نیاز، برنامهریزی نیازمندیهای توزیع، و کمیت موجودی سیستمهای سفارشات تکی است. صرف نظر از اینکه، هدف خدمات موجودی چیست و در کجا استفاده میشود، اثربخشی مدیریت موجودی به اطالعات و دادههای دقیق و به موقع است. هیچ سیستم و یا روش برنامهریزی تولید و کنترل موجودی، طراحی نشده، که در صورتیکه ورودی وضعیت موجودی دقیق و بهموقع نباشد، بهدرستی کار کند .[16]
-3-1-2 مدیریت زنجیرة تأمین1
محیط پرتالطم و پویای دنیای کسب و کار امروز بیش از پیش عرصه را بر سازمانهایی که در زمینههای مختلف تجاری فعالیت میکنند تنگ کرده است و مسابقه رقابتی شدیدی که در حال جریان بوده و هرلحظه نیز سختتر میشود دایره آرامش سازمانها را کوچکتر و محدودتر میکند. در چنین وضعیتی برای رهایی از این شرایط، حرکت به سمت و سویی که برای سازمانها افقهای نوینی از سود-مندی و بقا را نوید میدهد، آرزو و تفکر سیستمی بسیاری از آنهاست. برون سپاری لجستیک از موضوعاتی است که در سالهای اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. چرا که بسیاری از پروژههای لجستیک در درون سازمانها به شیوه برون سپاری انجام میشود. از طرف دیگر نرخ شکست این گونه پروژهها نیز بسیار باال است .[17] بدیهی است، با توجه به شرایطی که در فضای کسب و کار موجود است و تأثیر باالیی که متغیرهای خارجی در فرآیند تولید و رقابت صنعتی دارند؛ امکان زیادی برای بهبود در عملکرد این صنعت وجود دارد. در حقیقت، گام بعدی در توسعه این صنعت شناسایی و کنترل ریسکهای برون سپاری لجستیک و افزایش بهرهوری و بازدهی در تولید است.
-1-1-1-2 تاریخچه مدیریت زنجیرة تأمین
در دو دهه 12 و 72 میالد، سازمانها برای افزایش توان رقابتی خود تالش می کردند تا با استانداردسازی و بهبود فرایندهای داخلی خود محصولی با کیفیت بهتر و هزینه کمتر تولید کنند. در آن زمان تفکر غالب این بود که مهندسی و طراحی قوی و نیز عملیات تولید منسجم و هماهنگ پیشنیاز دستیابی به خواستههای بازار و درنتیجه کسب سهم بازار بیشتر است. به همین دلیل سازمانها تمام تالش خود را بر افزایش کارایی معطوف میکردند. در دهه 82 میالدی با افزایش تنوع در الگوهای مورد انتظار مشتریان، سازمانها به طور فزایندهای به افزایش انعطاف پذیرش در خطوط تولید و توسعه محصوالت جدید برای ارضای نیازهای مشتریان عالقهمند شدند. در دهه 92 میالدی، به همراه بهبود در فرایندهای تولید و به کارگیری الگوهای مهندسی مجدد، مدیران بسیاری از صنایع دریافتند که برای ادامه حضور در بازار تنها بهبود فرایندهای داخلی و انعطافپذیری در تواناییهای شرکت کافی نیست، بلکه تأمین کنندگان قطعات و مواد نیز باید موادی با بهترین کیفیت و کمترین هزینه تولید کنند و توزیعکنندگان محصوالت نیز باید ارتباط نزدیکی با سیاستهای توسعه بازار تولیدکننده داشته باشند؛ با چنین نگرشی، رویکردهای زنجیره تامین و مدیریت آن پا به عرصه وجود نهاد. از طرف دیگر با توسعه سریع فناوری اطالعات در سالهای اخیر و کاربرد وسیع آن در مدیریت زنجیره تامین، بسیاری از فعالیتهای اساسی مدیریت زنجیره با روشهای جدید درحال انجام است
ادبیات نظری و چارچوب مبانی نظری عزت نفس
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 92 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 166 |
ادبیات نظری وچارچوب مبانی نظری عزت نفس در 166 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
فهرست مطالب و بخشی ازمتن :
مبانی نظری وچارچوب مبانی نظری عزت نفس(احساس ارزشمندی)
فصل دوم- ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه ....................................... 12
خود و تعاریف آن.............................. 13
نظریههای خود در روانشناسی.................... 20
احترام به خود: احساس ارزشمندی................ 23
پذیرش (خود، دیگران، طبیعت)................... 25
ثبات خویشتن و هماهنگی خویشتن................. 26
گرایش به پایداری درونی....................... 27
عنوان صفحه
وجود خودپنداشت............................... 28
آیا انسان دارای دو نفس است................... 33
تحقیر و تجلیل نفس............................ 34
تعریف عزت نفس................................ 36
اهمیت عزت نفس................................ 38
عزت نفس از نظر روانشناسان.................... 41
نظریات مربوط به عزت نفس...................... 42
منشاء و طبیعت عزت نفس ....................... 44
اعتماد به نفس: احساس سودمندی................. 48
ارتباط عزتنفس با خود پنداره و خود ایدهآل..... 51
تفاوت عزت با احساس عزت....................... 54
اسلام و عزت نفس............................... 56
عزت نفس فردی و عزت نفس جمعی.................. 60
از عزت نفس بالا یا پائین چه چیز استنباط میشود. 63
عزت نفس و مناعت طبع.......................... 67
رشد عزت نفس.................................. 70
شرایط اساسی عزت نفس.......................... 72
عنوان صفحه
آثار عزت نفس................................. 78
احساس عزت نفس................................ 81
منابع عزت نفس................................ 82
ارکان عزت نفس................................ 83
ابعاد اعتماد وعزت نفس........................ 86
تظاهرات عزت نفس.............................. 87
حقایقی چند در مورد عزت نفس................... 88
تحقیقات انجام شده در زمینه عزت نفس........... 89
توصیههائی در جهت حصول به اعتماد و اتکا به نفس 93
تعریف جانباز................................. 95
توصیف جانبازان انقلاب اسلامی از دیدگاه مردم.... 97
خصوصیات جانباز............................... 99
انتظارات جانباز.............................. 100
خصوصیات و نیازهای جامعه جانبازان............. 101
شناخت جانباز................................. 106
هدف جانباز................................... 107
چگونگی مقابله با مشکلات (معلولین و جانبازان).. 108
عنوان صفحه
اهمیت تصویر ذهنی درافراد جانباز.............. 111
عوامل اهمیت مطالعه تصویر ذهنی در افراد جانباز 112
علل ایجاد مشکل در جانباز..................... 116
تحلیل مبانی روانشناختی جانباز مبتنی بر هدف... 116
تحقیق انجام شده در زمینه جانبازان............ 121
آزمون عزت نفس آیزنگ.......................... 121
مقدمه
خداوند برای انسان در اساس بودنش بهرهوریهایی را فراهم آورده که مایه امتیاز او از غیرانسان است. به سبب آن وی را بزرگوار و مکرم داشته است. اصل عزت ناظر بر این ویژگی است و مقصود از این عمل آن است که باید انسان مکرم را عزیز داشت و مایههای عزت نفس او را فراهم آورد (اسلامی نسبت، علی، 1372).
خداوند خود همچنین میکند و خود را متکلف تدبیر و برآوردن عزتنفس انسان میسازد. از اینرو یکی از اوصاف خداوند «رب الغره» است این وصف نشانگر آن است که خداوند مالک عزت و هم تدبیرگر و عزت پرور است و اما باز آمدن عزت در آدمی، در راستای همان مایه کرامت او و حاصل آن است. هرگاه مایه کرامت او یعنی عقل به راه شکوفایی درآید و در پرتو آن از فرولغزیدن در ضلالت مصون میشوند، این مصونیت همان «تقوی» است، لازمه ادامه یافتن حرکت او در راه بهتر و برتر آمدن است (اسلامی نسبت، علی، 1372).
عزت نفس یکی از حالات انفعالی انسان است. هرکس در هر رتبه و مقام باشد خود را اگر بالاتر از دیگران نداند نمیتواند اذعان کند که پستتر یا پایینتر از دیگران است. انسان به برآوردن نیازهای خود قانع نیست بلکه همواره دنبال لذتی بالاتر میرود که جای معین ندارد و متناوب و ادواری هم نیست یعنی انسان خود را از هر چه هست بالاتر میداند و خواهش نخستین او این است که بگذارند هر چه هست بماند و مانع پیشرفت او نشوند، بنابراین بعد از رفع احتیاجات اولیه، مقداری از نیروی ذخیره شده برای منظور دیگری که میتوان آنرا به ارضای عزتنفس تعبیر کرد، صرف میگردد (شکیباپور، عنایتالله، 1369).
ارضای عزتنفس بوجوه مختلف ظاهر میشود، اول: تحصیل خوشبختی، دوم: استقلالطلبی و کسب قدرت، سوم: کبر و غرور، چهارم: احتیاج به اثریابی شخص و هیجانات روحی، پنجم: حس تملک که سبب میشود به تصرف چیزی پرداخته و اراده خود را بر دیگری تحمیل نماید (شکیباپور، عنایتالله، 1369).
خود و تعاریف آن
حدود پنجاه سال پیش اریکسن[1] مقدمهای درباره مفهوم هویت در روانشناسی نوشت که به سرعت این مفهوم به لحاظ نظری گسترش یافت و در تحقیقات تجربی نیز مورد توجه قرار گرفت. با گذشت زمان، این مفهوم تعاریف عملیاتیتری به خود گرفت به گونهای که بتوان آن را مورد سنجش و ارزیابی قرار داد. یکی از این تعاریف توصیف هویت یا مفهوم خود میباشد. کلمه خود دارای چند معنی است، معنای اول بر همانی دلالت دارد مانند کلمه خوسانی[2]، معنای دوم آن بر فردیت یا ذات یک شخص یا چیز دلالت دارد مانند خودم، خودت. معنای سوم به دروننگری یا عمل بازتابی اشاره دارد و اغلب به صورت پیشوند به کار میرود. مانند به خود اعتماد داشتن، خودآگاهی. چهارم آن که در خود، معنایی از استقلال و کنشوری خودمختار وجود دارد
(پورحسین، رضا، 1383).
خود در معانی و تعاریف گوناگون مطرح شده است که از آن جمله میتوان به تعاریف زیر اشاره نمود.
1- خود به معنای یک وجود فرضی و انگیزشی. این وجود فرضی، درونی، مهار کننده و هدایت کننده اعمال در مقابل انگیزهها، ترسها و نیازها است. در اینجا خود، یک وجود فرضی است. وجهی فرضی از روان که نقش معینی برای ایفا کردن دارد (پورحسین، رضا، 1383).
2- خود به معنای جزئی از روان آدمی که عمل درونگرانه دارد. این عمل دو نوع خود را با حیثیت فاعلی[3] و مفعولی[4] مطرح میکند که در نظریه «خود» جیمز به کار رفته است. در اینجا خود جزئی از روان تلقی میشود که عملی درونگرانه دارد.
3- خود به معنای موجود زنده. در این معنا خود به تمامی تجربه شخص پوشش میدهد. اصطلاح خود به صورت فراگیر و نسبتاً خنثی به کار برده میشود و اصطلاحاتی چون من[5]، شخص[6] فرد و ارگانیزم میتوانند معادل خوبی برای این معنی باشند (پورحسین، رضا، 1383).
4- خود به معنای کل سازمان یافته شخصی. در این معنی تأکید بر پیوستگی خود میباشد که میتوان واژه شخصیت را معادل آن به کار گرفت. کسانی که این اصطلاح را به معنی مزبور به کار میبرند غالباً آن را به صورت ساختاری منطقی که به طور غیرمستقیم از طریق تجربه استمرار شخص، علیرغم تغییرات زمان استنباط میشود، مورد استفاده قرار میدهند. به این ترتیب شخصیت معادل خوبی برای این کاربرد است (پورحسین، رضا، 1383).
5- خود به معنای هوشیاری، ادراک خود و هویت. در این مورد میتوان از واژههای خویشتن خویش آلپورت[7] مدد گرفت. خویشتن خویش ناظر بر هوشیاری انسان نسبت به هویت و وجود خود به عنوان یک واحد کامل و مجزا از دیگران است. در این آگاهی، انسان خود را به صورت یک واحد شکل یافته درمییابد و با وجود آگاهی از تکثر مؤلفهها و عناصر شخصیتی خویش دارد، خویشتن را به عنوان یک فرد میبیند، غیر از این حالت حالتی است که فرد دچار گسستگی شخصیتی و ناهنجاری میشود. ناهنجاری در این زمینه به صورت عدم هوشیاری نسبت به واحد بودن خویش قابل درک است (پورحسین، رضا، 1383).
6- خود به معنای هدف انتزاعی. این مفهوم در نوشتههای یونگ[8] و مزلو[9] بیان گردیده است. در ای خصوص دستیابی به خود، نمایش نهایی رشد روحگرایی است. مزلو نیز همین معنا را بیان کرده است منتها آن را در اصطلاح مرکبی تحت عنوان خود شکوفایی مطرح میکند.
7- خود به عنوان یکی از دیرینه ریختهای شخصیت[10]. این فرآیند یک نظام روانی است که درصدد اعتدال و توحیدیافتگی آدمی به کار گرفته میشود. یونگ خود را مرکز شخصیت میداند که بیان ناهوشیار و هوشیار قرارداد و کل وجود را دربر خواهد داشت و همه نظامهای دیگر شخصیت، چون اقمار آن میگردند و از دیرینه ریختها محسوب میشوند (پورحسین، رضا، 1383).
8- خود وسیلهای برای ارضای تمایل برتریجوئی، آدلر[11] 1969 با معرفی مفهوم خود خلاق معتقد است که این خود برای ارضای تمایل برتریجوئی و به کارگیری عوامل زیستی و اجتماعی در تجارب تازه و فعالیتهای ابتکاری مورد استفاده قرار میگیرد. به عبارت دیگر عوامل رشد شخصیتی در نظر آدلر بر محور «خود» عمل میکنند. برتریجویی، عامل انگیزشی مهمی در نظر آدلر است که میتواند رفتارهای آدمی را سامان دهد. خود، محوری است که این فرآیندها حول آن شکل میگیرند. خود را میتوان محرک تمایل برتریجوئی قلمداد نمود (پورحسین، رضا، 1383).
9- خود به معنای خویشتن. در این تعریف آلپورت برای اجتناب از ابهام واژه من و خود، واژه «کنشهای اختصاصی شخصیت[12]» را به کار میبرند. این کنشها شامل علم به بدن، علم به حرمت خود و برتریجویی و فکر و منطقی میباشند و به انسان، یکتایی و بیمانندی را هدیه میدهند. این مجموعه وحدت یافته که متشابه بودن فرآیندهای روانی بر آن پایه استوار است، خویشتن خوانده میشود (پورحسین، رضا، 1383).
10- خود به عنوان یک نظام حمایت کننده. سالیوان[13] 1963 با به کارگیری واژه نظام خود آن را یک عامل انگیزشی میداند که میتواند فرد را حفظ و حمایت کند. در این نظر خود معنای حمایت کننده دارد.
11- خود به معنای جزئی آگاه از میدان پدیداری[14]. راجرز خود را جزئی از میدان پدیداری میداند که از آن جدا شده و در اثر عمل متقابل ارگانیزم و محیط به وجود میآید. در این تعامل قسمتی از کل میدان ادراکی جدا میگردد و عنوان خود پیدا میکند که آگاهی انسان را از وجود و کنشوری خویش بوجود میآورد. خود عبارت است از احساسات، عواطف و تکاپوهایی که فرد نسبت به آن هشیار است و آنها را به عنوان اینکه متعلق به او هستند ارزیابی میکند. خود عبارت است از آگاهی به اینکه هست و کنشی دارد. این ادراک در نظر راجرز با حضور و تعامل در میدان پدیداری قابل حصول است. به عبارت دیگر خود به صورت مجرد قابل ادراک نیست. خود موجب میشود که انسان حضور خویش را در میدان پدیداری به عنوان یک شخص ادراک کند و با دیگران و پدیدهها تعامل برقرار کند (پورحسین، رضا، 1383).
12- خود به عنوان پردازشگر اطلاعات[15]. کانتور و کیلستروم 1987 خود را یک پردازشگر میدانند که توانایی درونشد، اندوختن و برونشد را دارد. در نظر آرنسون[16] 1999 خود، یک پردازشگر فعال اطلاعات و یک شناساگر[17] محسوب میشود. این معنا عمدتاً در نظریههای شناختی مطرح میشود. در نظریههای شناختی، مفهوم پردازش اطلاعات عاملی برای تعیین پاسخ انسان به محرکها میباشد. برخلاف نظریههای رفتارینگر که صرفاً به محرک و پاسخ میاندیشند و به نحوه پردازش دادههای محیطی در درون انسان توجهی ندارند نظریههای شناختی نقش تعیینکنندهای برای مرکز پردازش قائل هستند. در نظر آنهان لزوماً پاسخهای انسان متناسب با محرکها نخواهد بود بلکه این نوع پردازش از محرکهاست که پاسخ انسان را معین میسازد و این از ویژگیهای انسان است که میتواند رفتاری مغایر با محرکی که دریافت کرده است از خود نشان بدهد (پورحسین، رضا، 1383).
13- خود به عنوان نظریه پیشبینی کننده. اپشتین 1973. نقل ازتدشی 1986 «خود» را یک نظریه میداند که خویش را تبیین و آینده را پیشبینی میکند و به لحاظ اعتبار و سودمندی آن ارزشیابی میشود. این پیشبینی به میزان زیادی تحت تأثیر رشد یافتگی خود میباشد.
[1]- Erikson E. H.
[2] - Self- Same
[3] - I
[4] - Me
[5] - Ego
[6] - Person
[7] - Alport G.
[8] - Jung K.
[9] - Maslow A.
[10] - Archetype
[11] - Adler A.
[12] - PropriataFounetion of personality
[13] - Sullivan H. S.
[14] - Self system
[15] - Information Processor
[16] - Arenson E.
[17] - Kenower